امید طبیب‌زاده، زبانشناس و از شاگردان و همراهان استاد ابوالحسن نجفی با اشاره به تغییرات در ویراست دوم کتاب «غلط ننویسیم» نسبت به ویراست اول گفت: وی نقدهای مطرح روی آثارش را می‌خواند و در صورت درست‌بودن لحاظ می‌کرد.

به گزارش ایرنا، ابوالحسن نجفی که به گفته خود به سال ۱۳۰۸ هجری خورشیدی در خانواده‌ای گسترده در نجف به دنیا آمد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اصفهان و تحصیلات عالیه را در دانشگاه تهران در رشته زبان فرانسه گذراند. وی در سال ۱۳۳۸ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در رشتهٔ زبان ‌شناسی در دانشگاه سوربن پاریس ادامه داد. وی در دوران تحصیل از کلاس های آندره مارتینه (۱۹۰۸ تا ۱۹۹۹) پدر زبانشناسی کارکردگرا بهره برد.

ترجمه های دقیق وی از آثار مطرح فرانسوی که البته به رمان و داستان محدود نشد و طیف وسیعی از رشته‌های علوم انسانی را در بر گرفت، از تسلط همزمانش به زبان فرانسه، ادبیات و سایر رشته‌ها از جمله فلسفه حکایت داشت. نجفی با نگاهی تخصصی به حوزه ادبیات مجموعه مقالاتی از نویسندگان و صاحب‌نظرانی چون آلن روب گریه، ناتالی ساروت، رولان بارت، اوژن یونسکو، کلود سیمون، سیمون دوبوار، ژان ریکاردو را گردآوری و ترجمه کرد که در کتاب مجموعه‌ مقالاتی با عنوان وظیفه ادبیات منتشر شد.

اما شاید آنچه بیشتر وی را در سال‌های دهه ۱۳۶۰ به نویسندگان، مترجمان، روزنامه نگاران و ویراستاران، شناساند کتاب غلط ننویسیم باشد. این کتاب که با زیرنام فرهنگ دشواری های زبان فارسی در نشر دانشگاهی منتشر شد، در بسیاری ماخذ دودلی نویسندگان را در مورد درست یا غلط بودن کلمه مدنظر با استناد به پیشینه دیرینه ادبیات فارسی رفع کرد. نجفی در حوزه‌های دیگر نیز گام‌های موثری برداشت، او که دانش آموخته زبان‌شناسی بود در شناساندن این علم در ایران تلاش کرد و کتابی به عنوان مبانی زبانشناسی و کاربرد آن در زبان فارسی نوشت. تحقیقات او در مورد وزن شعر فارسی با کمک از زبانشناسی از وجوه کمتر شناخته شده شخصیت اوست.

مجموعه یادداشت‌های او در مورد وزن شعر فارسی و طبقه‌بندی آن اواخر سال گذشته به همت امید طبیب‌زاده، زبانشناس و استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که سال‌ها همراه و شاگرد نجفی بوده در نشر نیلوفر در قالب کتابی به نام طبقه‌بندی وزن‌های شعر فارسی منتشر شد. 

نجفی آثار پیشین در زمینه غلط ننویسیم را خوانده بود

طبیب زاده در مورد اهمیت و گستره فعالیت‌های نجفی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: کتاب غلط ننویسیم به عنوان یکی از آثار مهم استاد نجفی در زمینه زبان و خط فارسی مطرح است، قبل از وی البته آثار دیگری هم داشتیم که چطور بنویسیم تا غلط نباشد مانند کتاب غ‍ل‍ط ن‍ن‍وی‍س‍ی‍م‌ ش‍ام‍ل‌ ب‍ح‍ث‌ در ل‍غ‍ات‌ از ج‍ه‍ت‌ ص‍ح‍ت‌ ت‍ح‍ری‍ر و ت‍ل‍ف‍ظ نوشته فریدون کار یا کتاب در مکتب استاد از سیدضیاءالدین سجادی اما ارزش کار نجفی این است که همه آثار قبل را دیده و بررسی کرده است و به عنوان روشنفکر و زبان‌شناس ایرانی با طیف وسیعی از مترجمان و نویسندگان مطرح آشنایی داشته و آنها هم نظر او را قبول داشتند افرادی که در زمان خود نویسنده‌های مهمی بودند؛ مثل هوشنگ گلشیری.

وی ادامه داد: نجفی در تصحیح متون هم دست داشته است مانند مقاله ای که در نقد تصحیح پرویز ناتل خانلری بر دیوان حافظ نوشت که مقاله‌ای واقعا مهم است یا مقاله ای که در مورد ادبیات تطبیقی نوشته است و ترجمه او از کتاب نژاد و تاریخ نوشته لوی اشتراوس و به این دلایل شخصیت جامعی بود.

اینکه چنین فردی کتابی مثل غلط ننویسیم را بنویسد باعث جلب توجه مردم شد، این کتاب در زمان جنگ تحمیلی عراق به ایران و در زمان موشک‌باران تهران منتشر شد؛ اما در همان دو هفته اول چاپ اول تمام شد و بعد به چاپ دوم رسید، نقدهای زیادی روی آن نوشته شد و این نشان می دهد از این نظر هم موضوع کتاب و هم نویسنده مهم هستند.

نویسنده کتاب مبانی و دستور خط فارسی شکسته: بر اساس صد سال آثار داستانی و نمایشی، ادامه داد: نکته دیگر این است که او نقدها را می‌خواند و تاثیر می‌گرفت؛ در ویراست دوم کتاب غلط ننویسیم بسیاری از ایرادهای ویراست اول را رفع کرد؛ زیرا نزدیک به ۳۰ نقد روی این کتاب نوشته شد، مداخلی اضافه و کم شد و من به عنوان شاگرد او می‌دانم ویراست سوم غلط ننویسیم قرار بود با حجمی سه برابر ویراست فعلی منتشر شود که مهلت این کار را نیافت.

 دخالت زبان عربی و ادبی در ویراست دوم غلط ننویسیم کمتر شد

وی ادامه داد: در ویراست دوم نجفی دخالت زبان عربی و زبان ادبی را در تعیین وضعیت امروز زبان فارسی کمتر کرده است و در ویراست سوم قرار بود برای اینکه بدانیم زبان معیار و فصیح فارسی چیست، معیارهای دیگر مخصوصا گفتار و نوشتار فارسی بیشتر مد نظر قرار گیرد، اما غلط ننویسیم باید به عنوان کتابی مرجع هر چند سال یکبار و مدام روزامد شود که این وظیفه فرهنگستان زبان و ادب فارسی و نهادهایی مشابه است.

طبیب زاده در مورد روش تدوین تحقیقات نجفی در کتاب تازه‌منتشرشده طبقه بندی وزن‌های شعر فارسی توضیح داد: وی مدت‌ها روی موضوع عروض فارسی کار کرده بود، وقتی اواخر عمر فهمید فرصت کار بیشتری ندارد سه نسخه مشابه دست‌نویس که در سه دوره متفاوت نوشته بود به من داد و خواست جدیدترین آرا را از بین یادداشت ها مشخص و کتاب را تدوین کنم.

 از آنجا که دست‌نویس‌ها تاریخ داشت بر اساس تاریخ تدوین آنها را منظم کردم، هر جا هم که زمان دست‌نویس را متوجه نشدم در پاورقی به این موضوع اشاره کردم. اما در مجموع کار از نظر محتوایی قبل از درگذشت استاد نجفی تمام شده بود.

طبیب زاده در اهمیت کتاب طبقه‌بندی وزن‌های شعر فارسی گفت: این کتاب بسیار ارزشمندی است که هنوز اهمیت آن کامل درک نشده است؛ ولی جایگاه آن فراتر از کتاب هایی مثل المعجم فی معاییر اشعار العجم اثر شمس قیس رازی و معیار الاشعار از خواجه نصیر طوسی است.

 وی ادامه داد: در سطوح بالای علم فرقی بین تحصیلات پژوهشگر نیست، موضوع بحث وزن شعر را ابتدا پرویز ناتل خانلری (۱۲۹۲ تا ۱۳۶۹) آغاز کرد که استاد نجفی شاگرد او بوده است. نجفی آن را ادامه داد و درک کرد که عروض سنتی ما ربطی به شعر فارسی ندارد، متاثر از عروض عرب و از ابتدا تا انتها نادرست است. این کشف خانلری بود و شاگرد او نجفی این بحث را تمام کرد و با استفاده از روش شناسی علمی کتاب را نوشت.

استاد ابوالحسن نجفی بعد از عمری تلاش در زمینه زبان و خط فارسی، تدریس و تالیف و ترجمه دوم بهمن ۱۳۹۴ و بعد از مدتی بیماری دامن از دنیای خاکی برکشید و به سرای باقی شتافت.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...