همه آنچه درباره کارگردانی سینما باید بدانید | الف
کتاب «سفر کارگردان» [Directing feature films : the creative collaboration between directors, writers, and actors] نوشته مارک تراویس [mark w. travis] بسیار خواندنی روان و ساده است. این سادگی نه به خاطر پایین بودن کیفیت کتاب که به دلیل رویکرد خاص نویسنده این کتاب در پرداختن به موضوع کارگردانی سینماست. زیرا در میان آثاری که اغلب از منظری فلسفی، جنبههای اساسی و تئوریک سینما را میکاوند، در این مورد خاص با کتابی آموزشی و کاربردی و نه تئوریک طرف هستیم.
بااینحال سفر کارگردان در بین آثاری که با رویکردی آموزشی و کاربردی در حوزه سینما نوشتهشدهاند یکی از بهترین نمونههاست، هم به لحاظ غنی بودن متن و هم به دلیل ترجمه بسیار خوبی که توسط یکی از نامهای آشنا و معتبر این حوزه یعنی رحیم قاسمیان ارائهشده است.
اگرچه هیچگاه کارگردانی کردن در سینما مدنظر من نبوده و از طرفی این کتاب نیز اساساً برای آنها که قصد کارگردانی در سینما دارند نوشتهشده است، اما خواندن کتاب «سفر کارگردان» تصورات مرا از حرفه کارگردانی، اگرنه دگرگون ولی به شکل تأثیرگذاری اصلاح کرد. بنابراین بهجرأت میتوانم بگویم همانقدر که خواندن آن برای کسانی که قصد کارگردانی سینما دارند، از واجبات محسوب میشود؛ برای علاقهمندان سینما که میخواهند درک درستی از فرایند کارگردانی فیلم داشته باشند نیز بسیار ضروری است.
این کتاب با نگاهی عملگرایانه نسبت به کارگردانی نوشته شده و همین ویژگی کتاب است که ضرورت مطالعه آن را عمومیت میبخشد. نویسنده در این کتاب به کارگردانی مؤلف نمی پردازد بلکه مورد نظرش کارگردانی حرفهای و استاندارد در سینماست؛ اگرچه اشتراکات این دو رویکرد آنقدر زیاد است که متن حاضر در این راستا نیز می تواند اثری کارآمد محسوب شود. خروجی کارگردانی مؤلف از تفاوتی اساسی با آنچه کارگردانی حرفهای مدنظر دارد برخوردار است. کارگردان حرفهای میکوشد تواناییهای تمامی گروهی را که در اختیار دارد به بهترین شکل در جهت برداشت خود از فیلمنامه همسو کند. برای این منظور نیز نیازمند برقراری ارتباطی خلاقه با گروه تحت اختیار خویش است. چنین ارتباطی در سینمای مؤلف هم وجود دارد اما از منظر چگونگی، می تواند از ماهیتی متفاوت برخوردار باشد.
رویکرد آموزشی کتاب «سفر کارگردان» مشخصاً متناسب با زبان ساده و کاربردی متن، در جهت یادگیری فن کارگردانی است. «کارگردانی بهعنوان یک فن، مهارت یا صناعت، یعنی منظومهای از مختصات و مؤلفههای عینی و عملی برای غلبه کردن بر مشکلات یک کار گروهی سخت و فشرده» به همین دلیل است که «این کتاب میکوشد مخرج مشترک تجربیات مختلف کارگردانی در سبکها و وضعیتهای مختلف باشد.»
مارک تراویس برای آشنایی مخاطب کتاب با کارگردانی استاندارد و معیار، به سراغ دستور زبانی رفته که از چگونگی این زبان معیار حکایت می کند و در این رهگذر نویسنده به تبیین آن می پردازد. بنابراین کتاب بر اساس الگویی کاملاً فکر شده به تعریف و صورتبندی کارگردانی معیار پرداخته است.
علاوه بر پیشگفتار ناشر و مقدمه نویسنده، «سفر کارگردان» در دوازده فصل نوشتهشده است که عبارتاند از: «کارگردان و فیلمنامه»، «اصطلاحات و تعاریف»، «کار با نویسندگان»، «تجزیهوتحلیل فیلمنامه»، «گروه خلاق»، «فرایند تمرین»، «تولید»، «پس از تولید»، «بازنگریها و خلاصهسازیهای دوباره»، «بازیگری بس است، کارگردانی بس است» و «همکاری نهایی کارگردان با کارگردان».
مارک تراویس معتقد است کارگردانی فیلم کاری است دشوار و طاقتفرسا؛ در نگاه او این طاقتفرسایی حاصل این حقیقت است که اغلب روشن نیست کارگردان چه نقشی در فیلم باید داشته باشد، چراکه توافقی همهگیر نیز درباره آن وجود ندارد. به همین دلیل نویسنده تصمیم گرفته تصویری از ساختار اساسی کارگردانی ارائه کرده و آن را تبیین کند. چنین فرضی در مورد ماهیت کارگردانی ازآنجا ناشی میشود که کارگردان برای به سرانجام رساندن یک فیلم با تمامی جنبهها و حوزههای فیلمسازی در ارتباط است. از همین رو «ناگهان خود را در برابر موج عظیمی میبیند که بهسوی او میآید.» اما برای اینکه این موج، کارگردان را با خود به اینسو و آنسو نبرده و از مسیر صحیح خود دور نسازد، گامهای مشخصی باید برداشته شود، گامهایی که تابع نظم و توالی خاص خود نیز هستند.
مارک تراویس به زیبایی کارگردانی را به یک سفر شخصی تشبیه میکند، سفری که به کشف و نهایتاً تصمیمگیری منتهی میشود؛ اما کارگردان در این سفر تنها نیست نیازمند همسفرانی است که او را یاری کنند. انجام این سفر شخصی نیازمند همکاری و رابطه با دیگر هنرمندان است. این همکاری متضمن تحقق یافتن فرایند کشف است که با برداشتهایی کلی آغازشده و نهایتاً به جزئیات میرسد. کارگردان باید دید مشخصی نسبت به کلیت کار داشته باشد و در گام بعدی این دید را با اعضای گروه خود در میان گذاشته و آنها را چنان بکار بندد که بیشترین تأثیر را در خلق آن دیدگاه در ساحت سینما و در قالب یک فیلم داشته باشند. رسیدن به چنین ارتباطی که در پروسه خلق یک فیلم نقشی کلیدی دارد، نیازمند برداشتن گامهایی است که در یک ارتباط خلاقه میان کارگردان و دیگر افراد گروه امکان تحقق دارد. مارک تراویس طی دوازده فصل در کتاب حاضر به تبیین دقیق و کاربردی چنین ارتباطی از جنبههای مختلف پرداخته است.
نقش کارگردانی فیلم از زمانی آغاز میشود که کارگردان فیلمنامهای موردپسند خود مییابد. بنابراین مارک تراویس چهارفصل نخست کتاب را به این مهم اختصاص داده است. در تعامل میان کارگردان و فیلمنامهنویس است که کارگردان به کشف بینش فیلم نائل شده با درآمیختن آن با نقطه نظرات خود میکوشد بینشی منسجمتر را شکل دهد. نویسنده کتاب با چگونگی انتخاب فیلمنامه آغاز میکند، از نحوه تعامل با نویسندگان میگوید و نهایتاً شگردهای تجربه و تحلیل و بازنویسی فیلمنامه را نیز بکار میبندد.
سه فصل بعدی «سفر کارگردان» به انتخاب گروهی خلاق (جهت همکاری در ساخت فیلم) بر اساس دیدگاه کارگردان، انتخاب بازیگران و نحوه تمرین با آنها میپردازد. نویسنده هم در زمینه فیلمنامه و هم در زمینه انتخاب گروه و نحوه تعامل با آنها بر این نکته تأکید دارد که داشتن اختلافسلیقهها نهتنها به کار لطمه نمیزند بلکه زمینهساز شکلگیری دیدگاههایی عمیقتر و کسب تواناییهای بیشتر است.
فصول پایانی کتاب به فرایند تولید و پس از تولید فیلم اختصاصیافته است که ازجمله سودمندترین بخشهای کتاب در زمینه درک بهتر پروسه تولید فیلم محسوب میشوند. پایانبخش کتاب نیز فصلی خواندنی است که به همکاری و تعامل یک کارگردان با کارگردانهای دیگر و بهخصوص چهرههایی باتجربهتر میپردازد. این شیوه از ارتباط و تعاملچیزی است که بسیاری از کارگردانها نسبت به آن نگرانی و حساسیت دارند. این صفحات درواقع شرح یک بحث دستهجمعی میان چند کارگردان و دستاندرکار باتجربه فیلمسازی حرفهای است. این بخش که به شکل و پاسخ نوشتهشده، شامل توضیحاتی است که برخی از این فیلمسازان درباره نحوه کار و رویکردشان در این راستا توضیح میدهند. فصل پایانی درواقع از ارجاعهایی برخوردار است که میتواند ضمن مرور و کاملکننده آن چیزهایی باشد که طول کتاب گفتهشده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای «سفر کارگردان» تعادلی است که نویسنده در صورتبندی و ارائه کلیات کار یک کارگردان (از منظر رویکرد حاکم بر کتاب)، ارائه کرده؛ اما این مسئله باعث غفلت از جزئیات با اهمیت در روند کارگردانی فیلم نشده است. به عبارتی کتاب سرشار است از جزئیاتی که از منظر تجزیهوتحلیل روند فیلمسازی حرفهای کارآمد بوده و به علاقهمندان سینما کمک کنند که توان درک و تحلیل فیلمنامه و بهخصوص فیلم بهعنوان یک محصول هنری وابسته به صنعت و سرمایه را داشته باشند. سرانجام اینکه مطالعه کتاب «سفر کارگردان» به مخاطب کمک میکند با درکی صحیح و منطقی به سراغ کارگردانی فیلم و یا حتی تحلیل و نقد کار یک کارگردان برود.