چاپ دوم کتاب «نوپای خود را به دنیا بیاور» نوشته رید هافمن و بن کاسنوچا با ترجمه ونوس هادیان و محمد رمضانی منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز، کتاب نوپای خود را به دنیا بیاور با زیر عنوان «خودت را با آینده وفق بده، روی خودت سرمایه گذاری کن و شغلت را دگرگون کن» در 7 فصل به بررسی تجربیات کارآفرینان و صاحبان استارتاپ‌های مشهور جهان پرداخته و نکاتی قابل تامل برای راه اندازی یک کسب و کار جدید ارائه داده است.

نسخه‌ی اصلی این کتاب با عنوان  The Startup Of You  در فوریه سال ۲۰۱۲ در ایالات متحده منتشر شده و تا‌ به‌حال به 9 زبان زنده‌ی دنیا از جمله: ایتالیایی، پرتغالی، ژاپنی، کُره‌ای، هلندی، آلمانی، فرانسوی، روسی و حتی عربی ترجمه شده است.

نوپای خود را به دنیا بیاور
نشریه پابلیشرز ویکلی درباره این کتاب می‌نویسد:« این کتاب با راهنمایی‌های بسیار ارزشمندی که برای همه‌ی حرفه‌ها قابل تعمیم است، به مخاطبین خود کمک می‌کند در بازار شغلی امروز، آن هم زمانی که عدم قطعیت کاری موج می‌زند نجات بیابند و علاوه بر این در جایگاهی متمایز بایستند و بدرخشند».
ماهنامه اکونومیست هم در این باره نوشته است: «هافمن و کاسنوچا با دیدی موشکافانه از تمام تغییرجهت‌های دنیای کاری امروز پرده برداشته‌اند».

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: مهمترین عامل موفقیت رهبران دنیای تکنولوژی و تغییر مسیر زندگی ایشان، شبکه‌های کاری‌شان بوده و آن‌ها به مدد همین مساله بوده که توانسته‌اند دست به خلق نوآوری‌‌های شگرف بزنند. اولین تصویری که از ادیسون به ذهن مردم می‌رسد، یک دانشمند عبوس و منزوی در لباس سفید آزمایشگاه است اما جالب است بدانید که برخلاف باور عموم چیزی حدود ۶۰ مهندس برق همراه توماس ادیسون بر روی پروژه‌های آزمایشگاهی کار می‌کردند و وی بدون کمک آنها هرگز نمی‌توانست به چنین دستاوردهایی برسد. این داستان دقیقا در مورد تمام حرفه‌ای‌های دنیای کسب‌وکار پر سود امروزی، مدیر‌عاملان و رهبران تجاری شرکت‌های موفق و بزرگ نیز صادق است. آنها ابرقهرمان‌هایی نیستند که صرفاً با همت شخصی بدین‌جا رسیده باشند. شکی در این نیست که مارک زوکربرگ فرد باهوشی بوده است ولی شاید بزرگترین استعداد او این بوده که توانسته تمام ستارگان را در تیم خود جذب کند. پس شما نیز برای موفق بودن نیاز ندارید ابرقهرمان باشید فقط باید خودتان را وقف تشکیل تیمی توانمند بکنید. رمز پیروزی در فضای کسب‌و‌کار امروز همین است و شما فقط در این صورت به جایی که آرزویش را دارید خواهید رسید.

عناوین فصل های این کتاب عبارتند از: همه انسان ها کارآفرینند؛ برای خودتان مزیت رقابتی ایجاد کنید؛ برای سازگاری برنامه ریزی کنید؛ شما به یک شبکه نیاز دارید؛ به دنبال فرصت طلایی باشید؛ هوشمندانه ریسک کنید؛ اطلاعات شما به اندازه وسعت و عمق شبکه افرادی است که می شناسید.

کتاب «نوپای خود را به دنیا بیاور» به همت مرکز کارآفرینی شریف ترجمه و منتشر شده است.

خرید کتاب نوپای خود را به دنیا بیاور | رید هافمن، بن کانسوچا

نوپای خود را به دنیا بیاور | رید هافمن، بن کانسوچا | ونوس هادیان، محمد رمضانی | 288صفحه
هم اکنون این کتاب را از اینجا بخرید
برای خرید تلفنی این کتاب تماس بگیرید با 33355577 - 021 و یا تلگرام 09370770303

همین حالا بخوانید: دانلود نسخه الکترونیک این کتاب.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...