کتاب «معجزه هلدینگ‌ها؛ تشکیل و راه اندازی و مدیریت هلدینگ‌ها» تالیف علی اصغر انواری رستمی، ناصر آخوندی و رسول طهماسبی روانه بازار نشر شده است.

معجزه هلدینگ‌ها؛ تشکیل و راه اندازی و مدیریت هلدینگ‌ها علی اصغر انواری رستمی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «معجزه هلدینگ‌ها؛ تشکیل و راه‌اندازی و مدیریت هلدینگ‌ها» تالیف علی اصغر انواری رستمی، ناصر آخوندی و رسول طهماسبی از سوی انتشارات اندیشه احسان در ۳۰۴ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و به قیمت ۷۳ هزار تومان منتشر شد.

این کتاب از هفت فصل با عناوین کلیات هلدینگ‌ها، مدیریت یکپارچه ارزش‌های اقتصادی و سازمانی در هلدینگ‌ها، نظام‌های برنامه‌ریزی و کنترل و نظارت در هلدینگ‌ها، انواع ساختارهای سازمانی و پیکربندی ساختار هلدینگ‌ها، کار ویژه‌ها، عناوین فرایندهای اصلی، الگوی جامع و فرایند محور مدیریت، الگوی جامع تشکیل و راه‌اندازی و مدیریت هلدینگ‌ها تشکیل شده است.

در پیشگفتار این کتاب آمده است: «هلدینگ شرکتی است که با دارا بودن چند شرکت تابعه و اعمال نفوذ و کنترل بر آن‌ها شرکت‌های تحت پوشش را در مسیر ارزش آفرینی و هم‌افزایی هدایت و رهبری می‌کند.

امروزه شرکت‌های هلدینگ نقش عمده‌ای را در اقتصاد کشورها ایفا می‌کنند و عملکردشان سهم بسزایی در اقتصاد ملی، منطقه‌ای و جهانی دارد. رشد تعداد هلدینگ‌ها و تاثیر انکار‌ناپذیر و معجزه آسای آن‌ها اهمیت بررسی عوامل موثر در تشکیل و راه اندازی ساختار‌دهی و مدیریت کارآمد آنها را بیش از پیش ضروری نموده است. علیرغم افزایش روز افزون تعداد اندازه و اهمیت شرکت‌های هلدینگ در ایران منابع علمی و کاربردی جامعی در زمینه تشکیل و راه‌اندازی و مدیریت هلدینگ‌ها تدوین و تعریف نشده است.

هدف از تالیف کتاب حاضر تلاشی هر چند اندک در راستای پر کردن بخشی از شکاف موجود میان منابع موجود در این زمینه و نیازهای متنوع و روز افزون خط مشی گذاران، سرمایه‌گذاران، مدیران، اساتید، کارشناسان، دانشجویان، دانش‌پژوهان و دست اندر کاران محترم است.»

در فصل دوم آمده است: «هلدینگ ستاد فرماندهی شرکت‌های تابعه است. بنابراین باید دارای بینشی وسیعی از کسب و کار شرکت‌های تابعه باشد تا بتواند شرکت‌های تحت هدایت خود را در مسیر ارزش آفرینی و هم افزایی به طور کارآمدی هدایت و رهبری کنند. از بنیادی‌ترین عوامل تشکیل هلدینگ‌ها توسعه فرصت‌ها، ایجاد هم افزایی بین فعالیت‌ها و کاهش هزینه‌های مبادلات و بالاسری می‌باشد. از تفاوت‌های مهم میان هلدینگ و شرکت‌های عادی این است که هلدینگ‌ها فقط شرکت‌های دیگر را اداره نمی‌کنند بلکه با برقراری مدیریتی استراتژیک میان شرکت‌های زیر مجموعه‌شان هم افزایی ایجاد می‌کنند.

به عبارتی دیگر هلدینگ تنها یک پروژه را طراحی می‌کند و اجرای آن را به شرکت‌های زیرمجموعه واگذار می‌نماید. هلدینگ‌ها از منابع مالی وسیع‌تری برخوردارند و می‌توانند در طرح‌های بزرگ سرمایه‌گذاری نمایند. با توجه به تخصصی بودن هلدینگ‌ها انتظار می‌رود که سرمایه‌گذاری‌های آنها بهتر مدیریت شده و به بهره‌وری و بازدهی بالاتر و بیشتری از سرمایه منجر شود.»

در نهایت در فصل هفتم نیز می‌خوانیم: «الگوی جامع تشکیل و راه اندازی و مدیریت هلدینگ‌ها طی سه مرحله و تهیه سه سند اصلی به اجرا در خواهد آمد. در مرحله اول فعالیت‌هایی انجام خواهد شد خروجی همه آن فعالیت‌ها منجر به تهیه سند راهبردی تدوین و تحلیل و آماده‌سازی تشکیل هلدینگ خواهد شد. در مرحله دوم فعالیت‌هایی انجام خواهد شد که خروجی همه آن فعالیت‌ها منجر به تهیه سند راهبردی ساختاری تشکیلاتی و عملیاتی هلدینگ خواهد شد. در نهایت در مرحله سوم فعالیت‌هایی انجام خواهد شد که خروجی آن فعالیت‌ها منجر به تهیه سند راهبردی ارزیابی عملکرد هلدینگ و شرکت‌های اقماری خواهد شد.»

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...