چرا مغزها از این دیار می‌گریزند؟ | الف


یکی از مسائلی که در جامعه ما به عنوان یک مشکل تلقی می‌شود، موضوع مهاجرت نخبگان یا فرار مغزهاست. بسیاری از مردم با حسرت و اندوه از این واقعیت سخن می‌گویند و برخی بر جنبه‌های مثبت آن در کنار ابعاد منفی شناخته‌شده تاکید می‌کنند. لذا این موضوع، دغدغه‌ای فراگیر در میان مردم و همچنین مسئولین است. همین امر مجالی فراهم می‌کند تا دانشگاهیان و محققین به طور منسجم و همه‌جانبه به این موضوع بپردازند.

سعید خاوری‌نژاد اقتصاد سیاسی مهاجرت نخبگان ایران

سعید خاوری‌نژاد در پایان‌نامه خود تلاش کرده تا این نیاز و این خلاء را جبران کند و یک بررسی همه جانبه از موضوع داشته باشد. کتاب «اقتصاد سیاسی مهاجرت نخبگان ایران» در واقع همان پایان نامه ایشان است که منتشر شده است. به همین دلیل فصول کتاب با رویه‌هایی که یک رساله دانشگاهی تنظیم می‌شود منطبق است. در ابتدا طرح مسئله صورت گرفته و فرضیه پژوهش مشخص می‌شود. سپس مروری بر کارهای صورت گرفته انجام شده است.

به دنبال آن مروری بر نظریه‌های مربوط به مهاجرت نخبگان صورت گرفته و از میان آنها رویکرد اقتصاد سیاسی و نظریه کشش مقصد دافعه مبدا به عنوان چارچوب تحلیلی انتخاب شده است. مقصود از این تعبیر این است که کلیه متغیرهای ایجاد کننده جاذبه در کشور مقصد مهاجرت و کلیه متغیرهای ایجادکنده دافعه در کشور مبدا مهاجرت شناسایی شود و این عوامل به عنوان زمینه‌ساز مهاجرت نخبگان معرفی شوند. در بخش سوم کتاب تلاش شده تا آمارهای موجود پیرامون مهاجرت نخبگان جمع آوری شود و گزارشی آماری از این روند ارائه گردد. نهایتا در بخش چهارم با رویکرد اقتصاد سیاسی تلاش شده مقایسه‌ای میان آمارهای اقتصاد کلان ایران از حیث رشد، بیکاری، دستمزد و بودجه پژوهش بین ایران و کشورهای مقصد ارائه گردد تا روشن شود که چرا برای نخبگان ایرانی مهاجرت کرده کشورهای مقصد دارای کشش و ایران (متاسفانه) دافعه داشته است.

حسن کتاب این است که در خلاء دانشی موجود، تلاش کرده تا این نیاز را برآورده سازد و به همین دلیل باید به عنوان یک تلاش ارزشمند مورد قدردانی قرار گیرد. در عین حال اگر بخواهیم انتقادی نیز به کتاب نگاه کنیم باید به چند نکته اشاره کرد. نکته اول این است که چارچوب کتاب با چارچوب رساله‌های دانشگاهی متفاوت است. کتاب برای خوانندگانی است که از روی کنجکاوی برای درک یک موضوع قصد دارند تا وقت فراغت خود را صرف مطالعه کنند. این دغدغه متفاوت از دغدغه افراد دانشگاهی است و تفاوت این دغدغه‌ها الزام می‌کند تا محصول متناسب با هر مخاطب متفاوت باشد.

نکته دوم این است انتظار می‌رفت نویسنده نظریه‌های موجود را با پختگی بیشتری روایت می‌کرد. به باور اینجانب هر نظریه به یک نکته‌ای از واقعیت اشاره می‌کند که در گفتگوهای روزمره مردم حول این موضوع وجود دارد. لذا جا دارد جدی گرفته شده و بهتر شرح داده شود. در بخش گزارش‌های آماری نیز نهایتا نویسنده نتوانسته یک سری زمانی قابل قبول از روند مهاجرت نخبگان ارائه کند. بخشی از این امر ناشی از محدودیت‌های آماری موجود است و در این تردیدی نیست ولی انتظار می‌رود تا نویسنده بتواند از اعداد و ارقام مختلف و منابع گوناگونی که در هر پاراگراف نقل و قول کرده یک سری زمانی تا حدودی درست استخراج کند تا روند مهاجرت نخبگان از روی آن مشخص گردد. استناد به روزنامه‌ها و رسانه‌ها پیرامون ارقام مهاجرت از نقطه‌ ضعف‌های این تحقیق است.

نهایتا هم به نظر می‌رسد بهتر می‌توان ارقام داده‌های کلان اقتصادی را به حرف واداشت. ارقام داده‌های اقتصاد کلان حاوی اطلاعات مهمی هستند که استفاده مناسب از آنها گویای بسیاری از نکات است. احتمالا با توجه به اینکه این پژوهش در رشته علوم سیاسی صورت گرفته شاید نتوان انتظار داشت که همان استفاده ای از اطلاعات اقتصادی صورت گیرد که در دانشکده‌های اقتصادی انجام می‌شود.

در نهایت، به رغم نکات گفته شده، خواندن این کتاب به عنوان گامی آسان، ساده و سریع برای مداقه بیشتر در موضوع مهاجرت نخبگان به همه کسانی که دغدغه این موضوع را دارند توصیه می‌شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...