علی رضاقلی درگذشت

11 فروردین 1401

علی رضاقلی، جامعه‌شناس و پژوهشگر، در سن ۷۵سالگی درگذشت.

علی رضاقلی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این چهره فرهنگی بامداد هشتم فروردین‌ماه ۱۴۰۱ در سن ۷۵ سالگی بر اثر ناراحتی قلبی در یکی از بیمارستان‌های تهران از دنیا رفت.

علی رضاقلی در سال ۱۳۲۶ در شمیران به دنیا آمد. او تحصیلات متوسطه را در رشته ادبی در سال ۱۳۴۶ در دبیرستان بهرام قلهک شمیران به پایان رسانید. در همان سال در رشته علوم سیاسی به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت و در سال ۱۳۵۰ موفق به اخذ دانش‌نامه کارشناسی از دانشگاه تهران شد. پس از گذراندن خدمت سربازی در سال ۱۳۵۳ برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن و سپس مدرسه سیاسی مطالعات عالی پاریس رفت.

رضاقلی با پیروزی انقلاب اسلامی پایان‌نامه دکترا را نیمه‌تمام رها کرد و به ایران بازگشت و به‌طور غیررسمی به مطالعه و پژوهش در حوزه‌های جامعه‌شناسی و اقتصاد سیاسی ایران پرداخت.

از این پژوهشگر کتاب‌های «جامعه‌شناسی خودکامگی» و «جامعه‌شناسی نخبه‌کشی» منتشر شده است. همچنین گردآوری و تنظیم درس‌گفتارهای کلاس روش‌شناسی علوم انسانیِ عبدالکریم سروش و چاپ کتاب «درس‌هایی در فلسفه علم الاجتماع» در کارنامه او دیده می‌شود.

«جامعه‌شناسی اقتصادی ایران: غارتی یا رقابتی»، «شرحی بر تاریخ مبارک غازانی به سبک نهادگرایان جدید» و «تاریخ اقتصاد سیاسی ایران به روایت شاهنامه فردوسی و با روش‌شناسی اقتصاد نهادگرای جدید» کتاب‌های در دست تالیف و تدوینِ رضاقلی هستند که این ایام مشغول ویرایش نهایی آن‌ها بود.


................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...