کتاب «فقر احمق می کند» [Scarcity: Why Having Too Little Means So Much] اثر سندهیل مولاینیتن و الدار سفیر [Eldar Shafir and Sendhil Mullainathan] با ترجمه امیرحسین میرابوطالبی به چاپ هفتم رسید.

به گزارش کتاب نیوز، انتشارات ترجمان چاپ اول از کتاب «فقر احمق می کند» را اردیبهشت امسال در نمایشگاه کتاب تهران عرضه کرده بود.

ر احمق می کند» [Scarcity: Why Having Too Little Means So Much] سندهیل مولاینیتن و الدار سفیر [Eldar Shafir and Sendhil Mullainathan]

طرز فکری قدیمی می‌گوید: افراد فقیر به این خاطر فقیر هستند که تصمیمات بدی می‌گیرند. اما سندهیل مولاینیتن، استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد، و الدار شفیر، استاد روان‌شناسی دانشگاه تاد، در کتابی با عنوان «کمیابی» [Scarcity: Why Having Too Little Means So Much] (در ایران با دو ترجمه: «فقر احمق می کند» توسط انتشارات ترجمان و «کمبود: نگاهی به کمبودهای فردی و اجتماعی»  توسط نشر ققنوس منتشر شده است) این مسئله را رد می‌کنند. از نظر آن‌ها ماجرا کاملاً برعکس است و در واقع افراد به این خاطر تصمیمات بدی می‌گیرند که فقیر هستند.

مولاینیتن و شفیر، متکی به آخرین یافته‌های علوم رفتاری و اقتصاد، تبیین می‌کنند که چطور ابعاد مختلف زندگی ما تحت تأثیر ذهنیت کمیابی است؛ همچنین آن‌ها توضیح می‌دهند که چطور سازمان‌ها و تک تک افراد می‌توانند کمیابی را مهار کنند تا به موفقیت و رضایت بیشتری دست یابند. کتاب به بررسی تاثیر کمیابی در زندگی ما می پردازد. این که فرضا کمیابیِ هر چیزی از قبیل کمیابیِ پول تا کمیابیِ زمان تا کمیابیِ محبت تا کمیابیِ غذا هر کدام چه تاثیری روی زندگی ما دارد.

«فقر احمق می کند» سعی دارد به این سوالات پاسخ دهد: این که ما با فقر دست و پنجه نرم می کنیم چه تاثیری، مثبت یا منفی می تواند روی زندگی ما داشته باشد؟ شیوه تفکر ما در هر کدام از شرایط متفاوت چه فرقی می کند؟ آیا وقتی فقیر (کمیابی پول) هستیم همانطور فکر می کنیم که ثروتمندیم؟ آیا وقتی دچار کمبود زمان هستیم عملکردمان در مقایسه با وقتی که از نظر زمان در مضیقه نیستیم و با فراغ بال عمل می کنیم یکسان است؟ در کدام شرایط بهتر عمل می کنیم؟ نتیاج کوتاه مدت یا بلند مدت کدام بهتر است؟ زیستن در کمیابی(هر نوع کمیابی) چه هزینه هایی را به ما تحمیل می کند؟ یا چه مزایایی برای ما دارد؟

سندهیل مولاینیتن و الدار سفیر [Eldar Shafir and Sendhil Mullainathan]

مولاینیتن و شفیر میگویند عملکرد مغز ما در زمانهایی که دچار کمیابی هستیم بسیار شبیه به زمانی است که در تونل هستیم. وقتی روی مساله کسب درآمدِ بیشتر تونل میزنیم از زندگی خانوادگی خودمان کمتر خبر داریم. وقتی دچار کمیابی زمان هستیم و پروژه هایمان عقب افتاده و از وقتِ هر چیزی میزنیم تا با وقت به دست آمده روی پروژه های مان کار کنیم این کار نتایج شغلی خوبی برای ما دارد اما کمتر فرصت پیدا میکنیم که به آینده شغلی خودمان یا آینده تحصیلی فرزندمان یا کیفیت رابطه با همسرمان فکر کنیم. در نتیجه در همان باتلاق مشکلاتی که هستیم بیشتر فرو میرویم. بنابراین کمیابی منافعی دارد و مضراتی. وقتی دچار کمیابی هستیم تمرکزمان افزایش پیدا میکند و کاراییمان بالا می رود. چون “تونل” زده ایم. اما چون تونل زده ایم از بسیاری امور حیاتی غافل شده ایم که در طولانی مدت ضرر بیشتری به ما میرساند.

افرادی که با فقر مالی دست و پنجه نرم می کنند مساله کمبود پول تمام توجه و ذهنشان را تسخیر کرده است. بنابراین در تصمیم گیریها بیشتر اشتباه میکنند (طوری که از بیرون احمق دیده می شوند) و گرفتن تصمیمات غلط در شرایط بد منجر به بدتر شدن شرایط افراد می شود جوری که نمیتوانند از شرایط بد فرار کنند.

چاپ هفتم کتاب «فقر احمق می کند» را انتشارات ترجمان علوم انسانی در 384صفحه و بهای 44500 تومان، منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...