«جستارهای در فیزیک معاصر» نوشته مهدی گلشنی توسط نشر علم منتشر شد.

جستارهای در فیزیک معاصر مهدی گلشنی

به گزارش کتاب نیوز، این کتاب که با هدف جلب نظر فیزیکدانان و کیهان شناسان ما به افکار انقلابی مطرح شده در غرب در سه دهه اخیر است توسط نشر علم به چاپ رسیده است.

مهدی گلشنی، فیزیک‌دان و نظریه‌پرداز ایرانی، پژوهشگر فلسفه علم، مترجم، استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، و عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران است. او از برگزیدگان همایش چهره‌های ماندگار در عرصهٔ فیزیک و برندهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران است. وی همچنین عضو هیئت امنای جایزه فریدون منصوری در نظریه ریسمان است.

ناشر در معرفی این کتاب آورده است:

وقتی در نیمه اول قرن بیستم نظریه کوانتوم استاندارد تکون یافت, بینش پوزیتیویستی بر دیدگاه فیزیکدانان حاکم بود و صرف تطبیق پیش‌بینی‌های این نظریه با تجارب برای آنها کفایت می کرد و دیگر فهم ساختار طبیعت برای غالب آنها مطرح نبود این روند ادامه یافته است در اینجا چند سوال مطرح می‌شود:
۱: چرا در حالی که بعضی از سرآمدان فیزیک معاصر نظیر پلانک، اینشتین، واینبرگ، و ویتن غرض از تعقیب فیزیک را فهم جهان طبیعت دانستند این هدف توسط غالب فیزیکدانان معاصر دنبال نمی‌شود، و صرفاً از #فیزیک به عنوان ابزار پیش‌بینی و سواری گرفتن از طبیعت استفاده می‌کنند؟
۲: چرا در حالی که در زمان ما برخی از نخبگان فیزیک به بحث های بنیادی در این حوزه پرداخته اند این گونه بحث‌ها در دانشگاه‌های ما مطرح نیستند؟
۳: چرا در حالی که در برخی از دانشگاه‌های مهم غرب مباحثه و تعامل بین #فلاسفه و فیزیکدانان و کیهان شناسان به راه افتاده است در محیط ما این نسیم مثبت نادیده گرفته شده است؟

این کتاب در 234 صفحه و با قیمت 53000 تومان توسط نشر علم در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...