در کتاب «طراحی و نوشتن داستان‌های معمایی» [Plotting and Writing Suspense Fiction] با تکنیک‌های نوشتن این نوع داستان آشنا شوید.

طراحی و نوشتن داستان‌های معمایی [Plotting and Writing Suspense Fiction]  پاتریشیا های‌اسمیت [Patricia Highsmith]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، پاتریشیا های‌اسمیت [Patricia Highsmithنویسنده کتاب «طراحی و نوشتن داستان‌های معمایی» رمان نویسی است که به جهت نوشتن تریلرهای روان شناسانه‌ای شهرت دارد که بر اساس بسیاری از آن‌ها فیلم ساخته شده است. هرچند برخی معتقد هستند آثار او جزء آثار پلیسی جنایی به شمار آمده‌اند.

در بخشی از متن کتاب آمده است: بسیاری از نویسندگان تازه کار فکر می‌کنند که نویسندگان تثبیت شده، برای موفقیت باید فرمولی داشته باشند. این کتاب بیش از هرچیز دیگری این تصور را باطل می‌کند. هیچ رازی برای موفقیت در نوشتن وجود ندارد، مگر چیزی به نام فردیت یا آن طور که گفته می‌شود، شخصیت. به همان دلیل هر فردی با دیگری فرق دارد، تنها این امکان وجود دارد که فردی بتواند تفاوتش را با بغل دستی‌اش شرح دهد. این چیزی است که من فرصت مناسب جان و روان می‌نامم. این اما راز و رمزی در خودش ندارد و صرفا نوعی آزادی یا آزادی سازمان یافته است.

در کتاب «طراحی و نوشتن داستان‌های معمایی» با اصول و تکنیک‌های نوشتن این نوع داستان، که به صورت کاربردی و نه تئوری آشنا می‌شوید. نویسنده در این کتاب، به نقل تجربیات خود پرداخته و این اصل مهم را در نظر گرفته که نوشتن جز نوشتن چیزی نیست.

این کتاب توسط شاهپور عظیمی ترجمه و چاپ چترنگ آن را روانه بازار کرده است که توانسته در به چاپ سوم خود برسد.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...