ضدِ فراموشی | سازندگی


برای کسانی که فیلم‌های «پدر» و «دور از او» را دیده‌اند، خواندن رمان «هنوز آلیس» [Still Alice] تجربه جذاب دیگری خواهد بود. این کتاب آدم را تسخیر می‌کند. کتاب روایت خیالی ولی واقع‌نمای سرگذشت آلیس است، روان‌شناسی دانا و باهوش که از پژوهشگران دانشگاه هاروارد است. او به سبب مطالعاتش در حوزه‌ یادگیری و سازوکار زبان شهره‌ عالم است. آلیس در سن پنجاه‌سالگی، بعد از چند مرتبه تجربه‌ فراموشی، به تشخیص پزشک در آستانه‌ ابتلا به آلزایمر زودرس قرار دارد.

هنوز آلیس» [Still Alice] لیزا جنووا [lisa genova]

داستان عمدتا از زاویه‌ دید زنی نوشته شده که از زندگی‌ مفیدی که بر پایه‌ برتری کارکرد مغزش بود به ورطه‌ زوال عقل افتاده است. تأثیر این حادثه بر حرفه‌ او، همسرش، فرزندانش و تلقی خود او از خودش، همه و همه به زیبایی و به طرز اندوه‌آوری روایت شده است. قلم نویسنده حرف ندارد. نویسنده خودش دارای دکترای عصب‌شناسی دانشگاه هاروارد است. پس از نوشتن این رمان، بسیاری از انجمن‌های بیماران آلزایمری، جنووا را برای به دست‌دادن تصویری درست و بی‌پیرایه از زوال عقل مورد تمجید قرار دادند. به‌علاوه، کتاب چشم‌های آدم را به روی واقعیت‌های بالینی زوال عقل زودرس، که اکثرا مورد غفلت قرار می‌گیرد، باز می‌کند. خواندن داستان از زاویه‌ نگاه آلیس حس همدردی نسبت به کسانی که مبتلا به این عارضه هستند را دوچندان می‌کند.

لیزا جنووا [lisa genova] عصب‌شناس آمریکایی با کمک تخصصش رمان اولش یعنی «هنوز آلیس» را نوشت که موجب موفقیت یک‌شبه‌اش شد. هرچند جنووا در ابتدا رمان را به خرج خودش در انتشارات آی‌یونیورس چاپ کرد، اما کمی بعد، انتشارات سایمون اند شوستر حق انتشار کتاب را گرفت و در ژوئن سال ۲۰۰۹ کتاب را در قطع جیبی چاپ کرد. رمان به مدت چهار هفته در لیست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز قرار داشت؛ تا‌به‌حال این رمان به بیش از سی زبان ترجمه و بیش از دو‌ونیم میلیون نسخه از آن به فروش رفته است. منتقدان بسیاری در ستایش آن سخن گفتند از جمله بورلی بکهام از روزنامه‌ بوستون‌گلوب: «بعد از اینکه رمان هنوز آلیس را تمام کردم، دلم می‌خواست بلند شوم و به تمام غریبه‌های توی قطار بگویم: این کتاب را حتما بخوانید.»

می‌توان اینطور گفت که این کتاب اولین رمانی است که به شکلی کارآمد، تجربه‌ی درافتادن با پیشرفت سریع بیماری آلزایمر زودرس را نشان می‌دهد. در ظرف ۲۴ ماه و در آستانه‌ پنجاه‌سالگی، نقش استادی، همسری و مادری آلیس هاولند، روان‌شناس و پرفسور دانشگاه هاروارد دگرگون می‌شود و او به آدمی گیج و فراموشکار تبدیل می‌شود که حتی قادر نیست شمرده‌شمرده صحبت کند.


آلیس که بسیار زود به این بیماری پیش‌رونده و نابودکننده، که درمانی هم ندارد، مبتلا شده است، با سرعتی باورنکردنی حرفه‌اش، استقلالش، نظم و ارتباطش با جهان را از دست می‌دهد. روایت داستان گاهی بیشتر شبیه مستندی است که به شکل داستان درآمده باشد تا اینکه داستانی سه‌بعدی.

جنووا، ستون‌نویس دورکار نشریه‌ انجمن ملی آلزایمر، سبک نوشتاری تند و سریعی دارد و داده‌های مربوط به بیماری - آمار، تست‌ها، داروها، آزمایشات بالینی - را به سادگی و گاهی هم تکنیکی در نوشته می‌آورد. واکنش فرزندان بزرگسال آلیس که آنها هم در معرض ابتلا به این بیماری هستند، بگومگوهای او با شوهر بلندپروازش که زیست‌شناس دانشگاه هاروارد است و واکنش‌های عاطفی خود آلیس شامل ترس، فکر خودکشی، وحشت و خجالت، به شکل نیمه آموزشی و مؤثری در کتاب مطرح شده‌اند. صحبت‌های آلیس در کنفرانس سالانه‌ مراقبت‌ از بیماران آلزایمری در انجمن آلزایمر تصمیم نهایی و علنی و مؤثری است در برابر سقوط به ورطه‌ تاریکی و حمایت فرزندانش.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...