رمان پلیسی «مرد آرایشگر»  [Das Paket: Psychothriller] نوشته سباستین فیتسک [Sebastian Fitzek] با ترجمه مهوش خرمی‌پور توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شد.

مرد آرایشگر  [Das Paket: Psychothriller] سباستین فیتسک [Sebastian Fitzek]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر،‌  این‌کتاب اثری دیگر از سباستین فیتسک نویسنده جنایی‌نویس آلمانی است که پیش‌تر رمان «کلکسیونر چشم» از او به فارسی منتشر شده است. او متولد سال ۱۹۷۱ در برلین و یکی از نویسندگان موفق ادبیات جنایی و روانشناسی آلمان محسوب می‌شود. رمان‌های این‌نویسنده تا به حال به ۲۴ زبان ترجمه شده و بعضی از آن‌ها دستمایه اقتباس سینمایی شده‌اند.

در رمان «کلکسیونر چشم» مساله بر سر پیدا کردن یک قاتل زنجیره‌ای بود و در «مرد آرایشگر» سوال مهم این است که مرد آرایشگر کیست و چرا این‌قدر بی‌رحم است؟ این‌رمان درباره خواب و کابوس‌های وحشتناک است.

فیتسک در این‌رمان در پی نشان‌دادن این‌مساله است که علاوه بر مرگ و خواب؛ خستگی مفرط و خواب‌آلودگی نیز باعث فرورفتن آدم در تاریکی ابدی می‌شوند. در این‌رمان زنی به‌نام اِما حضور دارد که خواب را دوست می‌دارد اما رویاهایش را نه. چون رویاهای او به‌طور زهرآگین با خستگی و خواب‌آلودگی درهم‌آمیخته هستند و تبدیل به کابوس‌های وحشتناک می‌شوند. علت وحشتناکی این‌کابوس‌ها این است که خیلی از آن‌ها بازتاب رویدادهای واقعی زندگی اِما هستند.

این‌کتاب با ۳۴۴ صفحه و قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...