هفتمین جلد از مجموعه «خانواده باحال» [un petit pois pour six] نوشته ژان‌فیلیپ‌ارو وینی‌یو [Jean-Philippe Arrou-Vignodبا ترجمه پرستو شجری توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

«خانواده باحال» [un petit pois pour six] نوشته ژان‌فیلیپ‌ارو وینی‌یو [Jean-Philippe Arrou-Vignod]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «یک نخود سبز برای شش نفر» نوشته ژان‌فیلیپ‌ارو وینی‌یو به‌تازگی با ترجمه پرستو شجری، به‌عنوان هفتمین کتاب مجموعه «خانواده باحال» توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شده است.

کتاب‌های این‌مجموعه درباره خانواده ژان‌ها است که ۶ برادر دارد و داستان‌هایشان خاطرات دوران کودکی، اتفاقات و ماجراهای روزانه یک خانواده باحال هستند. این‌اتفاقات چیزی بین شوخی و احساس هستند.

پیش از این، ۶ کتاب از این‌مجموعه با عناوین «خاگینه شیرین»، «پنیر پرنده»، «سوپ ماهی قرمز»، «تعطیلات شکلاتی»، «گیلاس روی کیک» و «یک خانواده پرتقالی» منتشر شده‌اند.

در هفتمین جلد از مجموعه «خانواده باحال»، ژان یک‌چیزی‌ها با ماجراهایی جدیدتر و خنده‌دارتر از شش‌جلد پیشین برگشته‌اند. آن‌ها هیچ‌فرصتی را برای شیطانی‌کردن از دست نمی‌دهند؛ یکی از کتابخانه جیم می‌شود، یکی داستان نصفه‌نیمه می‌نویسد، یکی برای انتقام دست به جادو و جنبل می‌زند. همگی‌شان هم با هم به شکار هایپرپلاس می‌روند. در این‌جلد از مجموعه مذکور، پای یک خانه‌درختی در میان است که بناست بزرگترها شب وحشتناکی را در آن بگذرانند.

بخش‌های مختلف این‌رمان عبارت‌اند از: عملیات کتابخانه، کلوب یک‌نفره، سیرک بزرگ، بازیِ چشم‌ها بسته، روز مادر، روز مبارک مامانی!، تعطیلات درختی، شب رابینسون‌ها، تنبیه، یک‌شنبه خونین برای هایپرپلاس، پاپی‌ژان سپاسگزاریم!، انتقام مومیایی، تفریح شبانه در خانه ژان‌ها، یک نخود سبز برای شش نفر

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

تا چشم کار می‌کرد آبی دریا بود و می‌توانستیم از دور قایق‌های بادبانی ماسه‌ای را که مثل رالی فرمول یک روی ماسه‌های درخشان حرکت می‌کردند ببینیم.
ژان - آ یکدفعه هیجان‌زده پرسید: «می‌شه ما هم سوار شیم؟»
همه با هم مثل گروه کُر التماس کردیم: «خواهش می‌کنیم. ما عاشق قایق‌سواری هستیم!»
مادر چشم‌غره رفت: «حرفش رو هم نزنین، برای امروز همون سرعت زیاد کافیه!»
پدر به اعتراض گفت: «اما عزیزم، من فقط یک کم از پنجاه کیلومتر در ساعت بیشتر رفتم. نظرتون با یه شنای لذت‌بخش چیه؟»

این‌کتاب با ۲۰۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۶ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...