رمان "رزالده" نوشته هرمان هسه با ترجمه محمد بقایی ماکان که پیش از سه چاپ آن منتشر شده است در چاپ چهارم مورد بازنگری و ویرایش مترجم قرار می‌گیرد.

محمد بقایی ماکان در گفتگو با مهر گفت: چاپ چهارم رمان "رزالده" (رُسهالده Roshalde ) نوشته
هرمان هسه که سالها پیش آن را به فارسی ترجمه کرده بودم به زودی با ویرایش جدید از سوی انتشارات تهران منتشر می‌شود.

وی ادامه داد: این رمان که برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد ارجاع شده است شرح حال گونه‌ای است از زندگی صورتگری که هسه بخشی از زندگی خویش را در قالب این شخصیت بیان می‌دارد. قهرمان اصلی این کتاب هنرمندی است که مانند همه هنرمندان پرآوازه با عزلت دمساز و با غوغای درون مانوس است.

این مترجم در توضیح بیشتر این اثر هسه که در سال 1914 نوشته شده است بیان کرد: این صورتگر در خلال وقایعی که در زندگی شخصی با آن روبه رو است به خودیابی راه می‌یابد و به عشق واقعی می‌رسد که این عشق واقعی از خود گذشتن و محبوب را بر خویش مقدم دانستن است.

بقایی افزود: هسه با اینکه زندگی مشترک خالی از محتوا داشته است ولی با این حال به خواننده اثر خویش این پیام را القا می‌کند که شور و شوق حاصل از عشق معنوی می‌تواند به صورتهای اشراقی و هنری در زندگی هر شخص تبلور یابد و او را از درافتادن به بسیاری از ناملایمات زندگی برحذر دارد.

این مترجم که مجموعه آثار هسه و نقدهای نوشته شده بر آثار این نویسنده و نقاش آلمانی را به فارسی ترجمه کرده است تصریح کرد: من 10 اثر معروف هسه را تا کنون به فارسی برگردانده‌ام و در کنار آن تعداد قابل توجهی از نقدهای هسه‌شناسان معروف آمریکا، ژاپن و روسیه را نیز ترجمه کرده ام که حاصل آن در پنج جلد منتشر شده و این نقدها حجمی بیشتر از خود آثار دارند.

وی درباره دلایل علاقمندیش به آثار هسه توضیح داد: طی ممارستی که در مطالعه و بررسی آثار اقبال لاهوری در طول 30 سال داشتم و حاصل آن یک مجموعه 27 جلدی در 10هزار صفحه شده است با اندیشه هسه بیشتر آشنا شدم. هرمان هسه از نویسندگانی است که به اقبال توجه خاص داشته و در مقدمه کتاب "جاویدنامه" آن ماری شیمل نیز درباره نزدیکی فکریش با اقبال نوشته است.

این پژوهشگر افزود: علاقه مشترک به اقبال و آثارش باعث شد که من همه آثار هسه را مطالعه کرده و ترجمه کنم و در سالهای دور کتاب "رزالده" را نیز ترجمه کردم که تا کنون به چاپهای متعدد رسیده است و در چاپ اخیر آن ویرایش رسم الخطی و بازنگری در ترجمه  را منظور کردم.

 بقایی ماکان بیان کرد: "رزالده" بخش اولیه زندگی هسه را شامل می شود و اولین ترجمه آن به فارسی توسط من انجام گرفته ولی تا کنون ترجمه‌های دیگری با نامهای دیگر هم از آن به فارسی داشته‌ایم.

وی در پایان از دیگر کتابهای در دست چاپش اینگونه گفت: چاپ هفتم ترجمه‌ام از "دمیان" هرمان هسه تا عید نوروز منتشر خواهد شد و به زودی نیز نشر یادآوران کتابهای"می نگریم و می‌رویم" سفرنامه‌ای رمانگونه با محتوای مقایسه شرایط کنونی ایران با دنیای پیشرفته و "نقد روانشناسی و روان درمانی غرب" اثر نذیر قیصر را منتشر می‌کند.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...