رمان «میوه درخت سرمستی» [Fruit of the drunken tree] اثر اینگرید روخاس کونترراس [Ingrid Rojas Contreras] منتشر شد.

میوه درخت سرمستی» [Fruit of the drunken tree] اینگرید روخاس کونترراس [Ingrid Rojas Contreras]

به گزارش کتاب نیوز، نشر ققنوس به تازگی رمانی از اینگرید روخاس کونترراس با نام «میوه درخت سرمستی» را با ترجمه سحر قدیمی منتشر کرده است.

اینگرید روخاس كونترراس یک نویسنده کلمیبایی است. میوه درخت سرمستی اولین رمان نوشته شده توسط اوست که برنده مدال نقره جایزه کتاب کلمبیا و منتخب سردبیر مجله نیویورک تایمز شده است.

ناشر در معرفی این اثر آورده است:

اینگرید روخاس كونترراس در این نخستین رمانش، که برگرفته از زندگی واقعی است، با نثرى قوى و تأثیرگذار خشونت‌های دهه‌های هشتاد و نود کلمبیا را به تصویر می‌کشد. کشوری که با فقر، فساد، فعالیت خودسرانۀ گروه‌های شبه‌نظامی، آدم‌ربایی، ترور شخصیت‌های متنفذ و از همه مهم‌تر سلطان مواد مخدر جهان، پابلو اسکوبار، دست و پنجه نرم می‌کرد: مردی مرموز و منفور در چشم نیمی از کلمبیایی‌ها و قدیس در چشم نیمی دیگر.

میوۀ درخت سرمستی، یک فصل در میان به دو شخصیت اصلی‌اش، چولا سانتیاگوی شاد و سرزنده، از خانواده‌ای نسبتاً مرفه، و خدمتکارشان پترونا سانچزِ دلمُرده که مسئولیت سنگین سرپرستی خانواده را بر دوش دارد می‌پردازد و می‌کوشد با نفرین مرگ که گویی خانواده را احاطه کرده مبارزه کند. این دو دختر دورۀ بلوغ را با تجربه‌های متفاوتی پشت سر می‌گذارند: اولی با وحشت و دومی با عشق. کتاب بیش از هر چیز قصد دارد تأثیر جنگ و خشونت در زندگی کودکان را به تصویر بکشد. شخصیت‌ها در موقعیت‌های تلخ و دشوار دست به انتخاب‌هایی می‌زنند که مسیر زندگی‌شان را برای همیشه تغییر می‌دهد. میوۀ درخت سرمستی رمانی تاریخی است که بیش از هر چیز نشان می‌دهد که بین وفاداری و خیانت چه مرز باریکی وجود دارد.

«میوه درخت سرمستی» اثر اینگرید روخاس کونترراس در 382 صفحه و با قیمت 75 هزارتومان به چاپ رسیده و در کتابفروشی ها در دسترس علاقمندان قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...