رمان «سفینه زندگی» اثر هرمان هسه با ترجمه محمد بقایی (ماکان) منتشر شد. در این اثر، هسه زندگی فردی انسان‌‌ها را در جامعه مدرن به تصویر می‌کشد و با تاکید بر طبیعت و هنر، بر شکل‌گیری هویت فردی انسان‌ها تاکید دارد.

به گزارش ایبنا، این اثر نخستین رمان هسه است که در سال 1904 میلادی با عنوان «پیتر کامنتزیند» منتشر شد و مفاهیمی در آن نهفته است که در بسیاری از آثار بعدی هسه هم دیده می‌شود؛ برای مثال وی نقش هنر، طبیعت و تلاش انسان را در شکل دادن هویت فردی و در مسایل روحی و حتی مادی زندگی بررسی می‌کند.

پیتر کامنتزیند نام شخصیت اول داستان است؛ جوانی که آرزو دارد بتواند سفر به دور دنیا را تجربه کند. او که مادرش را در کودکی از دست داده و ترجیح می‌دهد پدر بی‌رحم خود را نیز ترک کند، وارد دانشگاه می‌شود و سعی می‌کند زندگی‌اش را در آن‌جا پی بگیرد. او در دانشگاه با پیانیستی به نام ریچارد آشنا می‌شود اما دوستی آن‌ها دیری نمی‌پاید. پیتر در غم از دست دادن دوستش سفری طولانی را آغاز می‌کند تا زندگی را در نقاط دیگر جهان تجربه کند.

می‌توان گفت که رمان «سفینه زندگی» آغازگر شهرت هسه بود؛ اثری که بیشتر به زندگینامه خودنوشت هسه شباهت دارد. این اثر کشمکش‌های یک هنرمند برای دست یافتن به ایده‌آل‌های شخصی و زیبایی‌شناسانه خود را در یک جامعه مادی‌گرا نشان می‌دهد.

نثر این کتاب تا حدی سنگین است و نویسنده با بهره‌گیری از درونمایه‌ای عرفانی، گاه به سمت پند و نصیحت پیش می‌رود. او برای هم عصران خود اعتقاد به زندگی فردی را در برابر روش‌های زندگی مدرن مطرح می‌کند و آثارش را تحت تاثیر عرفان و فرهنگ شرق می‌نویسد.

راوی این داستان، تصویری از زندگی پر فراز و نشیب خود را در سال‌های نوجوانی و جوانی‌اش به مخاطب ارایه می‌کند و وقایعی را به تصویر می‌کشد که هر یک به تنهایی می‌تواند داستانی پرماجرا باشد. در واقع این داستان زندگی جوانی را شرح می‌دهد که برای مشاهده جهان، دهکده کوچک خود را ترک می‌کند و در سراسر سفرش نگاهی به زیبایی‌های طبیعت دارد. او جوانی جویای هنر است و به همین واسطه نگاهش به زندگی نیز حول همین موضوع می‌چرخد. سفر او به دور دنیا بیش از آن جهانگردی باشد نشان‌دهنده برتری زندگی طبیعی نسبت به زندگی ماشینی انسان‌ها است و وی در همین راستا زندگی خشک انسان‌ها در غرب را به شدت مورد انتقاد قرار می‌دهد.

قهرمان اول داستان در این سفر به قدری سرخورده می‌شود که به سفر خود پایان می‌دهد و درمی‌یابد اصلاحات را باید از دهکده کوچک خود آغاز کند. برخی شخصیت‌های اطراف قهرمان داستان نیز به مانند او در پی شناخت خویشتن هستند و سعی می‌کنند تغییری در محیط خود به وجود بیاورند.

هسه در این رمان تاکید زیادی بر  طبیعت دارد و آن را زبان خدا می‌داند. نگاهی گذرا به مجموعه آثار این نویسنده نشان می‌دهد که طبیعت هیچ‌گاه از او جدا نبوده و تاثیری عمیق بر زندگی و آثار وی داشته است.

در توضیح این کتاب آمده: «سفینه زندگی درباره پسر بچه‌ای است که فقیر ولی با استعداد است و سرانجام تا حدی به رفاه مادی می‌رسد. او نهایتا پی می‌برد که در عشق، در تلاش‌های عقلانی، در هنر، موسیقی و حتی در امور مادی نیز به مقصود نرسیده و ناکام مانده است. مجموع این قضایا او را به انزوا می‌کشاند و سبب می‌شود تا خود را از نیازهای اجتماعی رها سازد و همانند عطار به این نتیجه برسد که: محتاج به دانه زمین نیست مرغی که به بام لامکان رفت.»

هسه در سال 1877 میلادی در آلمان به دنیا آمد و به یکی از مطرح‌ترین متفکران قرن بیستم تبدیل شد. او در سال 1946 موفق به کسب برنده نوبل ادبیات شد و همچنین عنوان پرخواننده‌ترین نویسنده اروپایی قرن نوزدهم را به دست آورد.

از این نویسنده تاکنون آثار زیادی در ایران ترجمه و منتشر شده است. بقایی تاکنون آثاری چون «اخبار عجیب و حکایات غریب»، «سفر به شرق»، «دمیان»، «سیدارتا»، «تیزهوش» و «روزالده» را از هسه به فارسی ترجمه کرده است.

«سفینه زندگی» (پیتر کامنتزیند) اثر
هرمان هسه با ترجمه محمد بقایی (ماکان) در 224 صفحه و به بهای پنج هزار تومان از سوی انتشارات «تهران» روانه بازار کتاب ایران شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...