بیتا ناصرنتاج | آرمان ملی


اخیرا کتابی با عنوان «هالی بنکس و کوله‌باری از ترس‌هایش» [Holly Banks full of angst] نوشته‌ جولی والری [Julie Valerie] و با ترجمه میثاق خلج به بازار کتاب آمده که روایتگر داستان زندگی هالی است. تفاوت کار از آنجایی آغاز می‌شود که نویسنده در این کتاب هم به جنبه‌های روانشناسی شخصیت‌ها توجه نشان داده و هم از طنز ملموس و اغراق‌گونه‌ای سود برده است. موضوع بعدی این است که هالی در رشته فیلمسازی تحصیل می‌کند و همین مساله باعث شده شاهد خرده‌روایت‌هایی فیلمنامه‌گونه در رمان باشیم. متن گفت‌وگو با مترجم این کتاب را در ادامه می‌خوانید:

هالی بنکس و کوله‌باری از ترس‌هایش» [Holly Banks full of angst] نوشته‌ جولی والری [Julie Valerie]

کتاب «هالی بنکس و کوله‌باری از ترس‌هایش» نوشته جولی والری تازه‌ترین اثر ترجمه‌ای شماست که از سوی بنگاه ترجمه کتاب پارسه به چاپ رسید. درباره موضوع و داستان این اثر توضیح دهید.

هالی بنکس و کوله‌باری از ترس‌هایش که نویسنده آن خانم جولی والری است، یک رمان طنز، روانشناسانه و خانوادگی است. این کتاب اولین رمان خانم والری نویسنده آمریکایی است که متن اصلی آن نخستین بار در سال 2019 چاپ شده است. کتابی سراسر طنز برای کسانی است که تلاش دارند تا زندگی بی‌عیب و نقصی از خودشان برای دیگران به نمایش بگذارند.

این کتاب فرمت جالبی دارد که ترکیبی از فیلمنامه و روایت است. قهرمان اصلی داستان، هالی، که به دانشگاه فیلمسازی رفته است ولی نتوانسته با مدرک تحصیلی‌اش هیچ کاری انجام دهد، دائم صحنه‌های مختلف زندگی‌اش را در قالب فیلمنامه‌ای در ذهنش تجسم می‌کند و حواسش معطوف به آن فیلم می‌شود. هالی همراه دختر و همسرش بعد از انتقال اجباری کار همسرش به شهری جدید، عاشق نسخه پینترستی زندگی‌هایی مردم آن آرمانشهری می‌شود که دائم در مقابلش رژه می‌روند. بعد هم تمام تلاشش را می‌کند که همچون آنها شود. ولی برای دستیابی به این شخصیت آرمانی مرتباً با مشکلات گوناگونی درگیر می‌شود... مثل خیانت همسرش، اسرار نهفته در پس شخصیت‌های بی عیب و نقص آن شهر، مشکلات رفتاری دخترش و ایرادات و اعتیاد مادرش به الکل و قماربازی... در نهایت به این واقعیت دست پیدا می‌کند که آن آدم‌ها آنطور‌ها هم که او فکر می‌کند کامل نیستند و کاستی‌هایی بسیار بیشتر از او دارند و تصمیم می‌گیرد به راه خودش برود و زندگی خودش را با ایده‌آل‌های خودش بسازد. برای همین شروع به ساختن فیلم مستندی از روال عادی زندگی خودش می‌کند و طی روند ساخت فیلم به حقایقی راجع به آن شهر دست پیدا می‌کند. پس از پی بردن به آن حقایق آن آرمانشهر برایش طور دیگری به نظر می‌آید.

والری در این اثر از زنانی می‌گوید که ضمن آنکه همواره درگیر مسائل خانه و خانواده و در واقع چالش‌هایی هستند که در طول روز به آن دچارند، می‌بایست شخصیت بدون عیب و نقصی از خود به جامعه‌ پیرامونشان ارائه دهند که در نهایت با این سوال از سوی هالی مواجه‌ایم که «آیا اصلا مادر بی‌عیب و نقصی وجود دارد؟». از این حیث نگاه نقادانه والری به کدام‌یک از باورهای نادرست جامعه به زنان و فعالیت‌های آنها اشاره دارد؟

هالی در این داستان شخصیت بسیار جالبی دارد. افکار و احساساتی را تجربه می‌کند و در ذهنش شکل می-دهد که بسیاری از ما هم آنها را داریم ولی به ندرت آنها را به زبان می‌آوریم. اتفاقات وحشتناکی برایش می‌افتد که حتی تصور آن هم در غالب طنز برای همه دشوار است ولی واقعیت‌هایی است که همه زنان در زندگی روزمره با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. در ادوار گوناگون همواره بخش عمده‌ای از بار زندگی به دوش زنان بوده است ولی در عصر حاضر علاوه بر این بار، سنگینی نمایش دادن زندگی ایده‌آل و آرمانی به ویژه در شبکه‌های مجازی هم به آن افزوده شده است. متأسفانه عکس‌هایی که در بسیاری مواقع در شبکه‌های مجازی و با حالتی اغراق‌آمیز به نمایش گذاشته می‌شود باعث می‌شود بسیاری از زنان این حس را پیدا کنند که ناکافی هستند یا چرا خودشان نمی‌توانند مثل بقیه زندگی پر زرق و برقی را از خود به نمایش بگذارند. در صورتی که این سطحی از زندگی دیگران است که آنها می‌خواهند ما ببینیم و چه بسا با واقعیت زندگی‌ و خودشان فرسنگ‌ها فاصله داشته باشد. همچون شخصیت اصلی داستان در نهایت وقتی در زندگی دیگران دقیق‌تر می‌شویم متوجه می‌شویم که بی عیب و نقص بودن به هیچ وجه امکان‌پذیر نیست. چون تمام انسان‌ها ضعف‌هایی دارند که بالاخره در جایی از زندگی نمود پیدا می‌کند. به علاوه انتظاراتی که جامعه از یک زن دارد که باید هم آراسته باشد، هم وظایف همسری و مادریش را به طور کامل انجام دهد، هم تحصیل کند، هم در شغلش پیشرفت کند و همچون اینها، ماحصلی جز اضطراب و تشویش برای زنان ندارد.

همان‌طور که در طرح جلد کتاب آمده، کتاب «هالی بنکس و کوله‌باری از ترس‌هایش» در دسته داستان‌های روانشناسانه نیز قرار می‌گیرد. دراین‌باره توضیح دهید.

کاملاً درست است. این کتاب در قالب طنز بسیاری نکات روانشناسانه‌ای را در هم خود گنجانده است. شخصیت هالی به طور کامل مضحک یا پوچ نیست. طی روال داستان خیلی خوب نشان داده شده که داشتن والدینی الکلی از دید بچه‌ها چطور می‌تواند باشد و چه تأثیراتی روی شخصیت آنها در بزرگسالی بگذارد. اینکه برداشت ما از والدین‌مان و اعمال‌شان چطور در طول زمان و موقعی که جامعه نقش والد را به عهده ما می‌گذارد تغییر می‌کند. و از آن پس آنها را هم به عنوان آدم‌های عادی در نظر می‌گیریم و کمتر قضاوتشان می‌کنیم. از نکات دیگر روانشناسی که در این کتاب به وضوح به آن پرداخته شده اضطراب جدایی است که در بسیاری موارد نه تنها کودکان دچار آن می‌شوند بلکه والدین را هم تحت‌الشعاع قرار می‌‌دهد. تحلیل رفتار‌های کودکان در مدرسه در مقایسه با زمانی که کنار والدین‌شان هستند در روال داستان بسیار پر رنگ به چشم می‌آید. نکته جالب دیگر که خیلی خوب به آن پرداخته شده شخصیت‌های زورگویی هستند که ما در زندگی با آنها مواجه می‌شویم و اینکه این شخصیت‌ها چقدر می‌توانند با قلدری باعث عکس‌العمل‌های اشتباه دیگران شوند، آدم‌هایی که تلاش می‌کنند تا همیشه رفتار‌ها و زندگی دیگران را کنترل کنند و به آنها امر و نهی بی‌جا کنند. نکات روانشناسی دیگری همچون خیانت، مشکلات مالی و فساد‌های اقتصادی و تأثیرات آنها بر زندگی آدم‌ها، تروما‌های کودکی و نقش پر رنگ خانواده در شکل‌گیری شخصیت انسان‌ها هم طی روال داستان بروز پیدا می‌کند.

هالی از طنز برای تفکر، سرگرمی و گاه شوخ‌طبعی بهره برده است. ابتدا درباره کارکردهای طنز در این اثر توضیح دهید.

در واقع ماجرای طنز‌آمیز چندانی در این داستان رخ نمی‌دهد و بیشتر همان وقایع روزمره زندگی است که همه ما شاید با آنها مواجه شویم و هر چه بیشتر تلاش می‌کنیم تا اصلاح‌شان کنیم گند کار بیشتر درمی‌آید. این وقایع در لوای طنز، گیرایی به داستان تزریق می‌کنند و تأثیرگذاری آن را بیشتر می‌کنند. حتی شاید خیلی جاهای داستان به ما نشان دهد که اشتباهاتی که خیلی مواقع به خاطر انجام‌شان خجالت‌زده می‌شویم مسائل پیش پا افتاده‌ای باشند و چندان اهمیتی ندارند و همه مرتکب آن می‌شوند. گذر زمان به شخصیت‌های داستان این امکان را می‌دهد تا آن چیز‌هایی را که تراژیک و آزاردهنده است بپذیرند و راهی برای زیست مسالمت-آمیز کنار آنها بیابند. یکی از مهم‌ترین کارکرد‌های طنز در این داستان ایجاد شادی است که کاملاً آگاهانه توسط نویسنده برای بیرون کشیدن خواننده از حال و هوای کسل‌کننده زندگی‌های امروزی صورت پذیرفته است.

در بخش‌هایی از کتاب به نظر می‌رسد از طنز بیش از حد و حتی در برخی مواقع اغراق‌آمیز استفاده شده است. نظر شما دراین‌باره چیست؟

اغراق بیش از حد و بزرگ‌نمایی واقعیت‌ها شگردی است که باعث تأمل و مکث در معنای ظاهری و سطحی می‌شود و بار معنایی خاصی را به متن القا می‌کند. اغراق در طنز داستان مصداق این واقعیت است که هر زمان که اشتباهی رخ می‌دهد و سعی در اصلاح آن با دستپاچگی و بی‌فکری داریم خرابکاری بیشتری رخ می‌دهد. پافشاری بیش از اندازه برای کنترل کردن همه چیز و کمال‌گرا بودن برای شخصیت‌های این داستان درست نتیجه عکس داده است. به نظر من تأکید بر طنز داستان از نقاط قوت آن است که سبب شده نویسنده بتواند حجم زیادی از مسائل و دغدغه‌های یک زن را در داستان بگنجاند . یکی از اساسی‌ترین کارکرد‌های طنز برای انتقاد و اصلاح است، خیلی از مواقع استفاده از طنز برای نشان دادن مشکلات به مراتب تأثیر‌گذارتر از بیان آن معضلات به طور مستقیم می‌باشد که در این داستان هم همینطور است.

هالی بنکس و کوله‌باری از ترس‌هایش» ترجمه میثاق خلج

هالی با تمام اضطراب‌ها و دلواپسی‌هایش بازتابی از انسان در جامعه مدرن است. والری علاوه بر نقد مسائل موجود، از تلاش هالی برای رفع مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می‌کند، می‌گوید. از این جهت جایگاه انسان امروزی در این اثر را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در این رمان نه تنها هالی که شخصیت اصلی داستان است؛ بلکه سایر شخصیت‌های محوری هم تلاش دارند زمانی که نقاب از چهره‌هایشان می‌افتد و واقعیت‌ها و مشکلات زندگی‌شان به نمایش گذاشته می‌شود، از دل مشکلات دوباره همچون ققنوسی زاده شوند. در کنار معضلات خانوادگی که با آن دست و پنجه نرم می‌کنند دلخوشی‌هایی هر چند اندک برای خودشان دست و پا کنند و زندگی‌شان را بسازند و این موضوع در زندگی‌های ما هم به همین منوال است. هیچ انسانی کامل نیست و هیچ‌گاه شرایط زندگی هیچ‌کس تمام و کمال نیست و همانطور که این داستان نشان داده است هنر این است که آدم خانه‌اش، خانواده‌اش، اطرافیانش، شرایط زندگی‌اش را همانطور که هستند بپذیرد و راهی برای زیست مسالمت‌آمیز کنار آنها بیابد.

ترجمه رمانی روانشناسانه و طنزآمیز چه چالش‌هایی به همراه داشته است؟

از دشواری‌هایی که ترجمه‌ متون طنز دارد این است که ترجمه آن منوط به شناخت دقیق از بافت زبان و معنای متداول واژگان و عبارات است. برخی عبارات و واژگان ظرفیت دو معنایی یا چند معنایی بودن دارند که اساساً همین امر می‌تواند زمینه‌ای برای خلق طنز باشد. مثلاً از شگردهایی که در این کتاب برای ایجاد طنز به کار برده شده است اصطلاح‌سازی‌هایی خنده‌آور است. یا استفاده از القاب و عناوین تشبیهی براد افراد یا اشیاء با توجه به ویژگی‌های ظاهری یا روانی آنهاست. اینکه بتوان طنزی را که به زبانی دیگر و به قلم انسانی دیگر نوشته شده است در زبان مقصد به همان گیرایی منعکس کرد البته که بسیار چالش‌برانگیز بود. چون طنز در کشور‌های مختلف گونه‌های خاصی از مسائل را در برمی‌گیرد که منعکس کردن آن در فرهنگ‌های دیگر و بومی‌سازی کردنشان شاید دشوار و در برخی مواقع غیرممکن باشد.

نکته دیگر این بود که بخش‌هایی از این کتاب در قالب تصورات هالی و به صورت فیلمنامه بود که آن هم مقوله‌ای جدا برای ترجمه بود. همانطور که اشاره شد این کتاب در دسته رمان‌های روانشناسی، طنز، خانوادگی جای می‌گیرد که طیف گسترده‌ای از موضوعات را در خود جای داده است و به قطع صحیح و به شیوه‌ای گیرا منعکس کردن آن بسیار چالش‌برانگیز و زمان‌بر بود.

ترجمه و انتشار این اثر چقدر زمان برد و آیا برای مخاطبانتان خبر تازه‌ای دارید؟

ترجمه کتاب در حدود شش ماه زمان برد ولی با توجه به مشکلاتی که به واسطه پاندمی کرونا پیش آمد چاپ آن کمی به درازا انجامید. کتاب دیگری با عنوان بابِل یا ضرورت اعمال خشونت، تاریخچه‌ای محرمانه از آکسفورد، انقلاب مترجمان، را ترجمه کرده‌ام که در ژانر علمی‌ تخیلی و تاریخی است و در آن با انتشارات خوب کتابسرای تندیس همکاری داشتم که چند روز قبل به بازار روانه شد. این کتاب که برنده جایزه ادبی نبولا و جوایز ادبی دیگری در سال 2022 بوده روایت بسیار گیرایی دارد و به نظرم یکی از شاهکار‌های ادبی این شاخه است. یک کتاب دیگر هم در حوزه زنان موفق در دست چاپ دارم که در آن هم با انتشارات خوب پارسه همکاری داشت.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...