رمان «جوهر نامرئی» [Encre sympathique] نوشته پاتریک مودیانو [Patrick Modiano] منتشر شد.

جوهر نامرئی» [Encre sympathique]  پاتریک مودیانو [Patrick Modiano]

به گزارش کتاب نیوز، رمان «جوهر نامرئی» نوشته پاتریک مودیانو با ترجمه فرخ وهاب‌زاده توسط نشر نقره به چاپ رسیده است.

پاتریک مودیانو (1945) نویسنده و فیلم‌نامه‌نویس قرن بیستم میلادی اهل فرانسه و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۴ است. او یکی از چهره‌های مهم ادبی فرانسه محسوب می‌شود.

ناشر در معرفی این اثر بخشی از کتاب را آورده است:

«و من نمی‌توانستم از میان تمام این صفحات خالی و سفید، چشمانم را از جمله‌ای که هر بار با ورق زدن سالنامه مرا غافلگیر می‌کرد بردارم: اگر می‌دانستم که … انگار که صدایی سکوت را بشکافد، کسی بخواهد اعترافی به شما بکند ولی در میان راه از این کار منصرف شده یا اینکه فرصت آن را پیدا نکرده باشد».

پیش از این کتاب‌های «ناشناخته ماندگان»، «م‍را نگین ک‍وچ‍ول‍و می‌ن‍امیدن‍د»، «خ‍ی‍اب‍ان ب‍وتیک‌ه‍ای تاریک»، «جوانی»، «ماه عسل»، «افق»، «محله گم‌شده»، «آه!‌ ای سرزمین محبوب من» و «تصادف شبانه» از آثار مودیانو در ایران ترجمه و منتشر شده بود.

«جوهر نامرئی» نوشته پاتریک مودیانو در 128 صفحه رقعی توسط نشر نقره منتشر شده و در دسترس علاقمندان قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...