جایزه بهترین رمان علمی تخیلی سال به رمان طنز «ماهی لامپساکر سمی» [Venomous Lumpsucker] اثر ند بومن [ned beauman] اعطا شد.

ماهی لامپساکر سمی» [Venomous Lumpsucker] اثر ند بومن [ned beauman]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، ند بومن به‌عنوان برنده جایزه آرتور سی کلارک ۲۰۲۳ معرفی شد. ماجرای کتاب برنده او در دهه ۲۰۳۰ می‌گذرد و درباره جستجو برای یک کلونی بازمانده از یک گونه ماهی فوق‌هوشمند است.

اندرو ام باتلر رییس هیات داوران امسال جایزه آرتور سی کلارک گفت: رمان بومن یک طنز گزنده، پیچ در پیچ، تاریک و رادیکال، اما به‌طور قابل توجهی قابل فهم، به شدت مبتکرانه و خنده‌دار است.

«ماهی لامپساکر سمی» پنجمین کتاب بومن است. دومین رمان او «تصادف از راه دور» به فهرست اولیه جایزه من بوکر راه یافته بود و وی سال ۲۰۱۳ به عنوان یکی از بهترین رمان نویسان جوان بریتانیایی معرفی شد.

تام هانتر مدیر جایزه آرتور سی‌کلارک گفت: آخرین رمان بومن از استعداد علمی تخیلی وی برای برون‌یابی آینده بهره برده است و این استعداد به شدت برای منافع شخصی کوته بینانه بشریت و تمایلات مصرفی در مواجهه با بحران‌های زیست محیطی سیاره‌ای به کار گرفته شده است. نتیجه یک رمان خنده دار تیره و تار است که در آن تنها امید برای گونه ما این است که قبل از رسیدن به آخر خط مانع آن شویم.

در نقد رمان بومن، کوین پاور منتقد گاردین آن را رمان هیجان‌انگیز زیست‌محیطی، رمانی درباره غم و اندوه و ظرفی بکر برای زباله‌های سمی خودشناسی توصیف کرده بود.

دیگر رقبای بومن برای کسب جایزه امسال «استخوان‌های کارول» نوشته ای‌جی سوییفت، «مترونوم» نوشته تام واتسون، «ناهنجاری» نوشته هروه لو تلیه ترجمه آدریانا هانتر، «بیداری محقق سرخ» نوشته آلیت دو بودار و «پلوتوشین» نوشته لوسی کیسیک بودند.

این جایزه در سال ۱۹۸۷ توسط کلارک که رمان «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» را سال ۱۹۶۸ منتشر کرده بود، بنیان گذاشته شد. مارگارت آتوود اولین برنده این جایزه با «داستان ندیمه» بود و «راه آهن زیرزمینی» اثر کولسون وایتهد و «ایستگاه یازدهم» نوشته امیلی سنت جان مندل از برندگان اخیر آن بوده‌اند.

بومن ۲۰۲۳ پوند به عنوان جایزه دریافت خواهد کرد که به عدد سال اهدای جایزه تعیین می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...