«پسر من، میو» [Mio, min Mio] نوشته آسترید لیندگرن [Astrid Lindgren] با ترجمه جمال‌الدین اکرمی منتشر شد.

پسر من، میو [Mio, min Mio] نوشته آسترید لیندگرن [Astrid Lindgren]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا به نقل از روابط عمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، اکرمی درباره موضوع این کتاب جدید گفت: کارل پسرک یتیمی است که توسط عمه هولدا و عمو اولاف پیر به فرزندی پذیرفته شده است. آن‌ها هیچ توجهی به او ندارند و تنها دوست او به نام بن، او را باور دارد. یک روز کارل در کمال ناامیدی جنی را از توی یک بطری آزاد می‌کند. جن به کارل می‌گوید که او یتیم نیست و پدری دارد که پادشاه سرزمین دوردست است.

این شاعر، نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: جن کارل را به سرزمین دوردست و جایی که پادشاه چشم‌انتظار کارل است، می‌برد. کارل در میانه‌ خوشبختی تازه درمی‌یابد که فرمانروای سرزمین همسایه به نام سرکاتو با بی‌رحمی تمام ساکنان سرزمین‌های همسایه را به اسارت درآورده و آنان را به شکل پرندگانی بر فراز دریاچه‌ سیاه به پرواز درآورده است.

اکرمی تصریح کرد: کارل با وجود مخالفت پادشاه به جست‌وجوی سرکاتو می‌رود. او به همراه دوست تازه‌ خود پومپو و اسب سفید جادویی‌اش سرانجام پس از پشت سرگذاشتن خطرات فراوان به قصر سرکاتو راه می‌یابد و ...

آسترید لیندگرن نویسنده‌ سوئدی کتاب‌های کودکان و نوجوانان بود که بیشتر آثارش به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه و در بیش از ۱۰۰ کشور جهان منتشر شده‌ است. اکرمی مدتی پیش نیز دو اثر خود «پسری که از پنجره بیرون را تماشا می‌کرد» و «ایلیای کوچک» را به صورت دوزبانه (فارسی- سوئدی) برای کودکان ایرانی ساکن سوئد در استکهلم منتشر کرده بود. همچنین از این نویسنده حوزه کودک و نوجوان اخیراً سه‌ جلد کتاب طنز «قصه‌های قانون جنگل» توسط انتشارات پیدایش منتشر و به بازار کتاب عرضه شده است.

این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان سال‌ها به عنوان مدرس هنر مشغول به کار بوده و همزمان به کار نوشتن نیز پرداخته است. جایزه‌ کتاب سال رشد، کتاب سال ارشاد، کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتاب سال شهید غنی‌پور، جایزه‌ پرنده‌ آبی، جایزه‌ جشنواره‌ «کودکان جنگ»، کتاب برگزیده‌ جشنواره‌ دانش‌آموزی «دانایی- توانایی» و راهیابی به کتابخانه‌ مونیخ از جمله موفقیت‌های این فعال عرصه هنر و ادبیات کودک و نوجوان است.

«پسر من، میو» در ٢٠٨ صفحه و با قیمت ٣٧ هزار تومان در انتشارات محراب قلم در دسترس کودکان و نوجوانان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...