"الیاس خوری" به همراه چهار تن از ادیبان و روشنفکران عرب برنده جایزه فرهنگی "سلطان الاویس" شد.

موسسه فرهنگی "سلطان بن علی الاویس" جایزه ویژه دهمین دوره خود را به پنج نویسنده و روشنفکر مطرح عرب زبان اعطا کرد.

جایزه شعر این موسسه به "محمد بنیس" و جایزه داستان و رمان به "الیاس خوری" و "یوسف الشارونی" اعطا شد. هیئت داوران، الیاس خوری را یکی از رمان نویسان مطرح عرب دانست که آثارش هم لذت بخش و هم مملو از دانش و نیز آمیزه‌ای از سنت و مدرنیته است. داوران "یوسف الشارونی" را هم پیشگام داستان کوتاه عرب دانستند.

به گزارش مهر به نقل از عرب‌نیوز، در این مراسم جایزه نقد ادبی به "عبدالفتاح کیلیتو" اعطا شد که آثارش گویای نظریات مدرن در حیطه نقد است. "هاشم دجات" (صاحب آثار علمی و تاریخی) هم برنده جایزه علوم انسانی آینده نگر شد.

این جایزه هر دو سال یک بار از سوی موسسه فرهنگی سلطان بن علی الاویس به برجسته‌ترین نویسندگان عرب اعطا می‌شود. جایزه امسال آن حدود 1107 نفر نامزد داشت که چهره‌های فوق به عنوان برترین نویسندگان انتخاب شدند.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...