جشنواره بین‌المللی «سلام بر نصرالله» با معرفی برگزیدگان در رشته‌های شعر، قطعه ادبی، مقاله، داستان، عکس، فیلم، کاریکاتور، نقاشی و وبلاگ به کار خود پایان داد.

به گزارش کتاب‌نیوز، مراسم اختتامیه جشنواره بین‌المللی سلام بر نصرالله با حضور نماینده حزب‌الله لبنان، خانواده‌های شهدای مقاومت لبنان، سفرا و نمایندگان فرهنگی کشورهای خارجی، کلهر مشاور رئیس جمهور،‌ مختارپور معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجتبی رحماندوست، مشاور رئیس جمهور و رئیس جمعیت دفاع از مردم فلسطین، چینی فروشان رئیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و جمعی از شاعران، نویسندگان و هنرمندان عصر امروز در مرکز آفرینش‌های فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

همچنین صفی‌الدین، نماینده حزب‌الله لبنان، علی معلم دامغانی، مجتبی رحماندوست، حمید سبزواری و رضا امیرخانی، رئیس انجمن قلم ایران از مدعوین و سخنرانان این مراسم بودند.

در پایان مراسم اختتامیه برگزیدگان این جشن‌واره اعلام شدند و اعلام شد که ‌لوح افتخار به همراه سفر لبنان و لوح تقدیر به همراه سفر به مشهد مقدس جوایز این جشنواره بود.

اسامی برندگان به این شرح است:

در بخش شعر: کمال رستم‌علی، عباس احمدی، فاطمه طالبی و جواد محقق برنده لوح افتخار و غلامرضا سلیمان، عبدالله حسینی، سید امین جعفری و ماجد الخطاب (از سوریه) برنده لوح تقدیر شدند.

در بخش مقاله: سید مهدی طاهری و حسین کوهساری برنده لوح افتخار و گلناز جعفری برنده لوح تقدیر شدند.

در بخش قطعه ادبی: صفورا هلایی، محسن اکبرزاده، سید ادریس حسین (از سوریه) و رقیه شاهی‌وند برنده لوح تقدیر شدند.

در بخش داستان: محمدعلی گودینی برنده لوح افتخار و علی‌اصغر احمدی مقدم و کیا بیژن برنده لوح تقدیر شدند.

در بخش گرافیک: علی آرانی و محمد صمدی برنده لوح تقدیر شدند.

در بخش نقاشی: ولی محمدی برنده لوح تقدیر شد.

در بخش کاریکاتور: شاهرخ صدر برنده لوح تقدیر و محمد رزم حسنی، علی‌رضا ذاکری(از خبرگزاری فارس) و محمود نظری برنده لوح تقدیر شدند.

در بخش عکس: حمیدرضا مجیدی،‌ قادر عاقلی(از خبرگزاری فارس) و وحید فرجی برنده لوح افتخار شدند.

در بخش فیلم: شالی زیدان (از لبنان) برنده لوح افتخار و محمد صراف نجار، مهدی کاظمی و مرجان نقیه برنده لوح تقدیر شدند.

در بخش وبلاگ: امید مهدی نژاد، مهدی خالقی و نصیری برنده لوح تقدیر شدند.

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...