رمان کودک «کوتوله‌ای در سر»  [Der Zwerg im Kopf] نوشته کریستینه نوستلینگر [Christine Nöstlinger] با ترجمه گیتا رسولی توسط انتشارات آفرینگان منتشر و راهی بازار نشر شد.

کوتوله‌ای در سر  [Der Zwerg im Kopf] کریستینه نوستلینگر [Christine Nöstlinger]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۱۹۸۹ منتشر شده اما ترجمه فارسی آن از روی نسخه‌ چاپی سال ۱۹۹۹ توسط انتشارات بِلتز و گِل‌بِرگ، انجام شده است. تصویرگری کتاب هم به‌عهده یوتا باوئر تصویرگر کتاب‌های کودکان بوده است.

کریستین نوستلینگر نویسنده این‌کتاب، متولد سال ۱۹۳۶ در اتریش است. او اولین‌کتاب خود را در زمینه ادبیات کودک، سال ۱۹۷۰ منتشر کرد و تصویرسازی آن را هم خودش انجام داد چون تحصیلات خود را در آکادمی هنر وین به پایان برده بود. این‌نویسنده با نگارش بیش از ۱۰۰ رمان و کتاب مصور از جمله موفق‌ترین نویسندگان آلمانی زبان عرصه ادبیات کودکان و نوجوانان به شمار می‌رود که میلیون‌ها جلد از آثارش به فروش رسیده و به بیش از ۲۰ زبان نیز ترجمه شده است. بخشی از کتاب‌های این نویسنده دستمایه اقتباس ادبی قرار گرفته است. «گاهی اوقات دوست دارم مجرد باشم»، «کنراد پ‍س‍رک‌ س‍اخ‍ت‌ ک‍ارخ‍ان‍ه‌»، «کدو شاه»، «داستان عجیب سلطان زیر زمین»، «پسرا با دخترا فرق دارند» و ... برخی از آثار این‌نویسنده هستند که پیش‌تر به فارسی ترجمه شده‌اند.

دو نشان هانس کریستین اندرسن و آسترید لیندگرن از جمله جایزه‌های کارنامه این‌نویسنده هستند. او پس از کتاب اولش، در زمینه شعر، رمان، فیلم و کتاب نوجوان هم به فعالیت پرداخت. رمان «کوتوله‌ای در سر» برای نوستلینگر جایزه گاوِ کتابخوان از جوایز کتاب کودک زوریخ را به ارمغان آورد. داستان این‌رمان درباره دختری به‌نام آنا است که چندی پیش از اولین‌روز مدرسه، متوجه می‌شود یک‌کوتوله کلاه‌بنفش که به‌اندازه ناخن انگشت‌کوچک دست آدم است، درون سرش جا خوش کرده است. کوتوله به‌طور سرخود و بدون‌هماهنگی وارد سر آنا شده و حرف‌هایی می‌زند که درست از آب درمی‌آیند.

آنا بچه طلاق است و مشکلات زیادی در زندگی دارد. بخشی از مشکلاتش هم در مدرسه شکل می‌گیرند که باعث می‌شوند شرایط پیچیده‌ای برایش به وجود بیایند. اما کوتوله درون سرش، می‌تواند مثل یک‌مشاور، به آنا کمک کند و بگوید بهتر است چه‌کار کند یا چه‌کاری نکند!

«کوتوله‌ای در سر» در ۱۶ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

آلما از چند هفته قبل پیش خاله‌اش در تیرول بود، چون پدر و مادرش در تصادف رانندگی دست و پایشان شکسته بود و در بیمارستان بستری بودند. آلما باید در تیرول می‌ماند تا پدر و مادرش دوباره حالشان خوب شود.
آنا به خاطر آلما عذاب‌وجدان داشت. او با خودش گفت اگر پِتر پیش من نمی‌نشست، آلما مجبور نبود بغل دست هرمانِ چندش بنشیند. او این‌جا نیست که نظر بدهد. و حاضرجواب‌بودن در برابر هرمان چه فایده‌ای دارد؟ هیچی!
آنا تصمیم گرفت، برای جبران، با آلما خیلی مهربان باشد. پیش خودش فکر کرد: وقتی آلما دوباره بیاید، هر روز برایش یک هلوی شیرین و آبدار می‌آورم. او یک بار به من گفت که میوه مورد علاقه‌اش هلوست. و کروکودیل پارچه‌ای سبز و کوچولویم را به او کادو می‌دهم.
آنا نمی‌دانست که آلما آن کروکودیل پارچه‌ای سبز و کوچولو را دوست دارد یا نه. ولی آنا خیلی دوستش داشت. کادو دادن آن واقعا از خودگذشتگی بود. به نظر آنا با این ازخودگذشتگی می‌توانست از عذاب‌وجدانش کم کند.

این‌کتاب با ۱۷۶ صفحه مصور، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۲۱ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...