یکی از مشهورترین آثار نیل گیمن [Neil Gaiman] که جایزه‌های متعددی را هم نصیبش کرده «کتاب گورستان» [The graveyard book] است. انجمن نویسندگان داستانهای عملی- تخیلی چند صباحی پیش جایزه هوگو را که به بهترین رمان در سبک عملی- تخیلی اهدا می‌شود، به رمان نوجوانانه «کتاب گورستان» داد.

نیل گیمن [Neil Gaiman] کتاب گورستان» [The graveyard book]

این کتاب همچنین بزرگ ترین جایزه کتاب کودک آمریکا یعنی مدال نیوبری را از آن خود کرده است. کتاب گورستان که در فضایی خیالی و وهم انگیز روایت می‌شود، داستان پسرکی به نام «هیچ کس» یا همان «نوبادی» است.

این داستان با یک قتل فجیع شروع می‌شود و یک مرد - جک - که شامه تیزی هم دارد خانواده پسرک را می‌کشد اما پسرک از دست «یک مرد» در می‌رود و به گورستانی پناه می‌برد که در آن زیر نور ماه، می‌توان به وضوح نمازخانه متروک مخصوص عزاداری را دید که به درهایش قفل زده‌اند و می‌شود سنگ‌ها، مقبره‌ها، طاق‌ها، لوح‌های هول انگیز یادبود را دید و در آن به دنبال گنج‌های افسانه‌ای گشت که از دوران کهن باقی مانده‌اند و توسط اشباح محافظت می‌شوند؛ گورستان قدیمی‌ای که «هیچ کس» به آنجا پناه می‌برد، بالای تپه را اشغال کرده و محل زندگی هزاران روح و مخلوقات فانتزی و مرموز است؛ روح مرده‌هایی که در زمان‌های مختلف در قبرستان دفن شده‌اند اما هنوز بیدارند. وقتی پسرک از سر اتفاق و ترس گذرش به گورستان می‌افتد خانم و آقای «اونز» که از دنیای زنده‌ها نیستند او را پیدا می‌کنند و به درخواست روح مادر پسرک که به تازگی مرده است، او را نزد خودشان نگه می‌دارند و بزرگش می‌کنند. هیچ کس در گورستان توسط سیلاس که یک موجود افسانه‌ای و مرموز است - و معلوم نیست مرده است یا زنده - محافظت می‌شود.

کتاب گورستان داستان هول انگیز زندگی این پسرک است میان ارواحی که در آن گورستان زندگی می‌کنند؛ زندگی‌ای در دنیای خیالی غریب و بی زمان. همین ارواح اسم او را «نوبادی» می‌گذارند؛ چراکه شبیه هیچ کس نیست. حالا نوبادی با استفاده از قانون عجیب «گردش آزاد در گورستان» می‌تواند به هرجا سر بکشد. مگر نه اینکه مرده‌ها باید اعمال نیکو انجام بدهند؛ مرده‌هایی که از قرن‌ها پیش در این گورستان خاک شده‌اند از پسرک نگهداری می‌کنند و او را در مقابل قاتلی که پی‌اش می‌گردد محافظت می‌کنند.

به مرور زمان «هیچ کس» بچه آرامی می‌شود با چشم‌های خاکستری هوشیار و موهای ژولیده. او هرگز اجازه ندارد تا وقتی که نتواند از خودش محافظت کند از گورستان خارج شود؛ چراکه ارواح تنها می‌توانند در گورستان از او محافظت کنند و نه جای دیگر. کم کم که «هیچ کس بزرگ می‌شود بیشتر با زندگی مواجه می‌شود و در می‌یابد که بهترین راه برای مقابله با دشمنانی که به دنبالش می‌گردند مقابله با آنهاست؛ نه مخفی شدن در گورستان.

«کتاب گورستان» داستانی پرکشش و جذاب است و فضایی که نویسنده برای کتابش ساخته موهوم و کابوس وار؛ اما در عین حال به سبب نوع روایت بی‌نقص نویسنده لطیف و نرم و طنازانه است.

نکته مهم این که انتشارات کتاب پنجره در صفحه آغازین این کتاب توضیحاتی راهگشا آورده و نوشته است: «خواننده گرامی! قبل از مطالعه این داستان ذکر این نکته لازم به نظر می‌رسد که آنچه در زمینه ارواح و موضوعات مشابه در این کتاب آمده، زاده ذهن خیال پرداز نویسنده و مطابق با افسانه و باورهای فرهنگ و ادبیات اروپایی است و لزوما اعتبار دینی و حقیقی ندارد.»

خردنامه 51

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...