رمان «اسکار و لوسیندا» [Oscar and Lucinda] مشهورترین رمان پیتر کری [Peter Careyرمان‌نویس استرالیایی با مقدمه‌ آنجلا کارتر و ترجمه ملیحه قدرتی از سوی نشر نقش جهان منتشر شد.

اسکار و لوسیندا» [Oscar and Lucinda] رمان پیتر کری [Peter Carey]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، پیتر کری (۱۹۴۳-) در کنار پاتریک وایت (برنده نوبل ادبیات ۱۹۷۳) یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین نویسنده‌های استرالیا است. او یکی از سه نویسنده‌ای است که تاکنون توانسته دوبار جایزه بوکر را از آن خود کند: نخستین بوکر در سال ۱۹۸۸ برای رمان «اُسکار و لوسیندا» و دومین بوکر برای رمان «سرگذشت واقعی دارودسته‌ی کِلی» در سال ۲۰۰۱. کری از نویسنده‌هایی است که منتقدان او را سزاوار جایزه نوبل ادبیات می‌دانند و نویسنده‌های بسیاری در ستایش او سخن گفته‌اند، از جمله پُل آستر نویسنده برجسته آمریکایی که او را اغواگری مکار و آکروبات‌بازی ذهنی توصیف می‌کند که فراروی قاره‌ها و کشورها سیر می‌کند، و توماس کینلی خالق «فهرست شیندلر»، که او را «استاد واقعی زبان و داستان‌سرایی» می‌نامد و می‌گوید: «پیتر کری برای سیدنی به مثابه جویس برای دابلین است.»

«اُسکار و لوسیندا» شاخص‌ترین رمان پیتر کری است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد و اکنون پس از سه دهه با ترجمه ملیحه قدرتی از سوی نشر نقش جهان در اختیار ایرانیان قرار گرفته است. قدرتی پیش از این رمان «طوطی و اُلیور در آمریکا» دیگر اثر پیتر کری را نیز ترجمه کرده بود.

«اُسکار و لوسیندا» علاوه بر جایزه بوکر، به فهرست نهایی بهترین‌های بوکر نیز راه یافت و توانست جایزه ادبی مایلز فرانکلین به‌عنوان کتاب سال استرالیا را از آن خود کند. همچنین این رمان در فهرست صد رمان بزرگ همه اعصار به انتخاب گاردین، شماره‌ی ۹۲؛ در فهرست صد رمانی که هر کس باید بخواند به انتخاب تلگراف، شماره‌ی ۸۰؛ در فهرست صد رمان تاریخی ادبی جهان به انتخاب گودریدز، شماره ۴۹؛ در فهرست صد رمان مدرن استرالیا، شماره‌ی ۱۵؛ و در فهرست صد کتابی که پیش از مرگ باید خواند به انتخاب سایت مدیوم شماره ۸۶ را به خود اختصاص داده است.

«اُسکار و لوسیندا» یکی از مهم‌ترین مدرن‌کلاسیک‌های عاشقانه‌ی دنیا است، اما از آن دست عاشقانه‌هایی که تنها در استرالیای قرن نوزده می‌توانست اتفاق بیفتد؛ زیرا تنها در آن قاره پهناور این امکان وجود داشت که یک کشیشِ مضطربِ وابسته به کلیسای انگلیس به‌نام اُسکار هاپکینز که روی تعالیم الاهی قمار می‌کرد، بتواند با یک بانوی وارثه نوجوان به‌نام لوسیندا لِپلاستریر که یک کارخانه شیشه‌سازی را می‌خرد تا به آزادیِ جنسیتِ خود کمک کند، هم‌پیمان شود. و تنها قوه تخیلِ شگرفِ پیتر کری می‌توانست «اُسکار و لوسیندا» را به صورت روایتی عاشقانه و تجاری، مذهبی و استعمارگرایی، به رشته تحریر درآورد که در یک سفرِ نسبتاً جنون‌آمیز به قصد انتقال یک کلیسای شیشه‌ای به مکانی دورافتاده، به اوج خود برسد.

................ هر روز با کتاب ...............

فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...