سپیده خلیلی معتقد است مطالعه بر ذهن و جهان کودکان و نوجوانان تاثیری به‌سزایی داشته و به عنوان یک شیوه آموزشی پنهان آن‌ها را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد.

سپیده خلیلی بوستان سعدی قصه‌های شیرین ایرانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «قصه‌های شیرین ایرانی» انتشارات سوره مهر یکی از بخش‌های جذاب برای کودکان و نوجوانان است، در این مجموعه، بچه‌ها قصه‌هایی کاملا ایرانی را می‌خوانند، قصه‌هایی که نیاکان ما هم می‌خوانده‌اند و حالا هرکدام‌شان لااقل عمری چندصدساله دارند. یکی از کتاب‌های این مجموعه بازنویسی بوستان سعدی است که سپیده خلیلی آن را انجام داده است.

به‌مناسبت روز بزرگداشت سعدی با خلیلی گفت‌وگو داشتیم و درباره این کتاب و لزوم بازنویسی متون کهن برای بچه‌ها حرف زده و این را پرسیدیم که خواندن داستان‌های کهن چه تاثیری بر نسل جدید می‌گذارد. او معتقد است مطالعه بر ذهن و جهان کودکان و نوجوانان تاثیری به‌سزایی داشته و به عنوان یک شیوه آموزشی پنهان آن‌ها را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید:

چرا بوستان سعدی را برای بازنویسی و ارائه به نوجوان‌ها انتخاب کردید؟
قبل از این کار تجربه دیگری هم در زمینه بازنویسی داشتم و تصمیم گرفتم بازنویسی این اثر را هم تجربه کنم. دلیل دیگرم برای انتخاب بوستان این بود که همیشه فکر می‌کردم بچه‌ها توسط کتاب‌های درسی‌شان تاحدی با این کتب آشنا هستند؛ اما به صورت کامل آن را نمی‌شناسند، و می‌توانم فرصت آشنایی بچه‌ها با اثر سعدی را فراهم کنم. بعد به جمع‌آوری حکایت‌هایی پرداختم که با حال‌وهوا و شرایط سنی بچه‌ها مناسب بود تا بچه‌ها فرصت بیشتر و بهتری برای ارتباط گرفتن با آن داشته باشند.

به نظر شما نوجوانان امروزی می‌توانند با این کتاب ارتباط برقرار کنند؟
حتما می‌توانند، چون سعی کردم بیان داستان‌ها به شیوه زندگی بچه‌های امروز نزدیک باشد. همچنین موضوعات این کتاب داستان‌هایی درباره خوبی و بدی است که در ذهن نوجوان‌ها با خواندن کتاب این موضوع پررنگ‌تر می‌شود. در فیلم‌هایی که می‌بینند و انیمیشن‌هایی هم که با علاقه و هیجان دنبالش می‌کنند، آن‌ها می‌خواهند، ببینند که قهرمان و شخصیت خوب داستان بر بدی پیروز می‌شود. به نظرم همین موضوع باعث ایجاد ارتباط میان آن‌ها و متن شده و می‌خوانند تا ببینند چگونه خوبی بر بدی پیروز می‌شود.

این کتاب‌ها می‌تواند بر روی سبک زندگی نوجوانان امروزی تاثیر بگذارند؟
همه انسان‌ها دو مدل یادگیری دارند، یکی یادگیری آموزشی که همان‌طور که از اسمش پیداست آموزش مستقیم است و همه ما از آغاز تا پایان زندگی‌مان مواردی را با همین شیوه یاد می‌گیریم. نوع دوم یادگیری اما پنهان بوده و بسیاری از آموزش‌های ما در طول عمر به همین شکل انجام می‌شود. خواندن کتاب مهم است، چون یادگیری پنهان در خود دارد و سبب افزایش یادگیری می‌شود، یادگیری‌های پنهان ما اگر با موضوعات مثبت شکل بگیرند، طبیعتا اثرات مثبتی دارند. همان‌طورکه به افراد توصیه می‌شود هنگام خواندن روزنامه وقت کمتری را به مطالعه صفحات حوادث اختصاص دهند، چون بر روی انسان تاثیر منفی می‌گذارد در مقابل خواندن کتاب‌هایی از این قبیل بر روی انسان تاثیر مثبت دارد.

آیا خواندن این کتاب می‌تواند نوجوانان را ترغیب به خواندن کتاب اصلی بوستان کند؟
بعید می‌دانم... چون عادت‌‎‌های زندگی نوجوانان امروز فرق کرده و نسبت به نسل‌های گذشته تنبل‌‎تر شده‌اند. همه‌چیز آماده و در دسترس آن‌هاست و کمتر به دنبال مطلب یا کتابی می‌روند. همچنین هزینه‌‎های کتاب نسبت به گذشته بیشتر شده و همین امر هم باعث گرایش کمتر آنها به کتاب‎خوانی شده است، مگر این‎که یک نوجوان عاشق ادبیات باشد و خودش بخواهد دنبال کتاب برود.

با این اوصاف به نظر شما هنوز هم می‌توان با کتاب خواندن به بچه‌ها مسیر داد و زندگی‌شان را تحت‌تاثیر قرار داد؟
هرچند بچه‌ها خوبی و بدی را دنبال کرده و ذاتا خوبی‌ها را دوست دارند؛ اما به دلیل هیجانات زیاد و محیط نا‌مساعد زندگی ممکن است به سمت بدی‌ها کشیده ‌شوند، بهتر است برای کودکان در زمینه آموزش وقت و هزینه بیشتری صرف شود و همچنین نویسندگان مورد حمایت بیشتری قرار گیرند تا با سیاست‌گذاری درست تربیت نسل آینده بهتر انجام شود. فراموش نکنیم که کودکان و نوجوانان امروز، آینده‌سازان فردا هستند.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...