گشتی در دیار افسانه های کودکانه | الف


وقتی سخن از احمد شاملو به میان می‌آید بیش از هر چیز به یاد اشعار او می‌افتیم، اما او در کنار شعر که اصلی‌ترین حوزه فعالیتش محسوب می‌شود، فعالیت‌های گوناگونی داشته که اهمیت برخی از آن‌ها از اشعاری که سروده کمتر نبوده؛ به‌ویژه کارنامه او در زمینه‌ی ادبیات عامه که در قالب مجموعه کتاب کوچه وارد بازار کتاب شده است.

قصه هفت کلاغون شاملو

شاملو در حوزه ادبیات کودک نیز تجربیاتی گسترده داشته، نه‌تنها اشعاری برای کودکان سروده و یا بازسرایی کرده، بلکه داستان‌هایی برای کودکان نوشته و همچنین بازنویسی کرده. کتاب‌هایی که برخی از آن‌ها علاوه بر شکل مکتوب آن‌که همراه با تصویرسازی‌های زیبا بوده، در قالب دکلمه به‌صورت نوار نیز عرضه‌شده است.

دو کتاب «ملکه سایه‌ها» و «قصه هفت کلاغون» که به‌تازگی توسط نشر چشمه تحت عنوان «کودکانه‌های بامداد» به شکلی مقبول منتشر و به بازار عرضه‌شده است. در این حوزه از فعالیت‌های او جای می‌گیرند. این دو کتاب که مزین هستند به تصویرسازی‌هایی زیبا از ضیاءالدین جاوید نخستین بار قریب به چهل‌وپنج سال پیش در اواخر دهه چهل منتشرشده بودند و مدت‌ها بود که از جمله آثار نایاب شاملو محسوب می‌شدند.

شاملو این دو داستان را در قالب صوتی و به‌صورت نوار نیز با صدای خودش برای بچه منتشر کرده بود. ویژگی قابل اشاره این دو داستان زمینه فولکلوریک آن‌هاست و ریشه‌ی که در قصه‌های عامیانه و باورهای مردمی دارند.

«قصه هفت کلاغون» حکایت هفت برادر است که در پی آوردن آب برای خواهرشان که تازه به دنیا آمده سوی چشمه می‌روند. هریک از این برادران در تلاش است که زودتر به سرچشمه رسیده و آب بردارد. رقابت بین آن‌ها نهایتاً به درگیری ختم شده و باعث شکسته شدن کوزه‌هایشان می‌شود. پدرشان آن‌ها را نفرین می‌کند و پسران به ‏شکل هفت کلاغ درمی‌آیند که روزها پرنده‌اند و شب‌ها انسان . وقتی هشت سال بعد وقتی خواهرشان قصه‌ی برادرانش را می‌شنود پی به غصه پدر مادرش برده و می‌کوشد برادرانش را از این شرایط برهاند و....

«ملکه سایه‌ها» حکایتی ست برخوردار از تبار ارمنی که شاملو به سلیقه و نثر خود آن را بازنویسی کرده است. خواهر و برادری خوب و خوش ایام می‌گذرانند. روزی خواهر آرزو می‌کند که کبوتر سفیدی شود با برآورده شدن این آرزو برادرش که او را گم‌کرده در جستجوی او همه‌جا را زیر پا می‌گذارد تا به کاخ خورشید شاه می‌رسد. از خورشید شاه می‌شنود که خواهرش و دخترانی دیگر اسیر ملکه‌ی سایه‌ها هستند و برای نجات آن‌ها باید انگشت دست خود را ببرد و از خون خود به آن‌ها بمالد. جوان راه کاخ ملکه‌ی سایه‌ها در پیش‌گرفته و می‌کوشد زندانیان این کاخ را نجات دهد. سی‌ونه دختر آزاد می‌شوند اما خواهر او در میانشان نیست. برادر در پی خواهر با ماجراهایی دیگر روبه‌رو می‌شود و...

ملکه سایه‌ها شاملو

شاملو نه‌فقط به شکل کتاب، بلکه در جُنگ‌ها و نشریات ادبی گوناگون داستان‌های کودکانه دیگری نیز دارد که پراکنده و دور از دسترس علاقه‌مندان مانده‌اند. در دل یازده مجلدی که تاکنون از کتاب کوچه منتشرشده نیز داستان‌های دیگری نیز در همین حال و هوا وجود دارند که انتشار آن‌ها در قالب کتاب‌هایی مستقل به همراه تصویرسازی‌هایی همانند آنچه در دو کتاب حاضر شاهد هستیم می‌تواند زمینه انتشار کتاب‌های متنوع و متعددی برای این گروه سنی باشد. با توجه به رویکرد مجموعه گرایانه نشر چشمه در انتشار این کتاب، می‌توان امیدوار بود که در آینده شاهد کتاب‌های دیگری نیز به قلم شاملو در مجموعه کودکانه‌های بامداد باشیم.

در شرایطی که ادبیات کودک و نوجوان در بازار کتاب تا حد زیادی تحت‌الشعاع آثار ترجمه‌شده خارجی به‌خصوص با مضامین نامتجانس با فرهنگ این دیار است. تداوم انتشار کتاب‌هایی ازاین‌دست، می‌تواند زمینه مناسبی برای رقابت با کتاب‌های کودک وارداتی باشد!

کودکانه‌های بامداد می‌تواند پیشنهاد بسیار خوبی باشد برای آن‌ها که دوست می‌دارند فرزندانشان با کتاب مأنوس شوند. پس چه‌بهتر که این انس با کتاب‌هایی باشد که ریشه در داستان‌های سنتی و فولکلوریک کشور خودمان داشته باشند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...