داستان بلند «ققنوس همین‌جاست» به قلم فاطمه سرمشقی منتشر شد.

ققنوس همین‌جاست فاطمه سرمشقی

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «آتش شعله می‌کشد، شعله‌ها در هوا می‌رقصند و رنگ‌های زرد، نارنجی و قرمزشان در هم می‌لغزند و لحظه‌ای دیگر از هم جدا می‌شوند انگار بازی‌شان گرفته باشد. زن و مرد، بزرگ و کوچک دور آتش جمع شده‌اند و با چشم‌های گرد و بیرون‎‌زده تماشایش می‌کنند. گونه‌های‌شان از هرم گرما گر گرفته است. کسی در آتش هیمه می‌ریزد و یک‌نفس در آن می‌دمد؛ کسی که پیدا نیست. آتش، زمین و آسمان را به هم می‌دوزد. دودش چون ابری سیاه می‌غرد، بر هر چیزی و هر جا می‌نشیند. چشم‌ها را می‌سوزاند؛ اما کسی پلک نمی‌زند. انگار با هر پلک زدنی صحنه‌ای دیدنی را از دست می‌دهد. مرد یک قدم جلوتر می‌رود. آتش چون غولی گرسنه نعره می‌زند و به سویش هجوم می‌برد. مرد باز هم جلوتر می‌رود. مردم از ترس فریاد می‌زنند. غول دهانش را باز می‌کند...»
 
مطالبی که خواندید شروع داستانی‌ مهیج و تلخ درباره رابطه‌ بین دو دختر است که در ظاهر هیچ ارتباطی با هم ندارند اما آتش‌سوزی‌ای مهیب آن‌ها را به هم مربوط می‌کند. آتش‌سوزی به قدری مهیب است که کابوسی وحشتناک و تراژدی‌ای دردناک را برای این دو دختر و البته افراد دیگری که به نوعی با داستان در ارتباطند رقم می‌زند.
 
ماهیتسا و سودابه دو دختر نوجوانی هستند که داستان این رمان را پیش می‌برند اما نقطه اتصال آن‌ها آتش و پرنده‌ای به نام ققنوس است که از آتش متولد می‌شود. ماهیتسا دختری 10 ساله است که مادرش را از دست داده و به همراه پدر و برادرش زندگی می‌کند، اما درست روز عروسی برادرش دچار حادثه‌ آتش‌سوزی می‌شود و زیبایی‌اش را از دست می‌دهد.
 
همزمان با این حادثه‌ سودابه 14 ساله که پدرش را در اثر تصادف از دست داده و به همراه مادرش زندگی می‌کند، و مدت‌هاست که از مشکل قلبی رنج می‌برد با عمل پیوند قلب از مرگ نجات پیدا می‌کند. اما سودابه از روز بعد از عمل، مدام کابوسی تکراری می‌بیند‌؛ دختری که در آتش می‌سوزد و مردی که پشت او ایستاده و دستش را به سمت دختر در آتش دراز کرده است. و این کابوس خواب و خوراک را از سودابه گرفته است.
 
از سویی دیگر ماهیتسا متوجه می‌شود مردی که او را از آتش نجات داده در آتش‌سوزی جانش را از دست داده و به دنبال پیدا کردن اثری از نجات‌دهنده‌اش است.
 
با مطالعه این کتاب که به قلم فاطمه سرمشقی، به تازگی از سوی انتشارات پیدایش برای نوجوانان منتشر شده، صفاتی مانند شهامت، از خودگذشتگی، ایثار و شجاعت در ذهن مخاطب تداعی و تقویت می‌شود و می‌تواند اثر مناسبی برای خواندن در کنار اعضای خانواده باشد.

فاطمه سرمشقی، در سال 1357 متولد شد. وی دانش‌آموخته زبان و ادبیات فارسی است. از جمله آثار این نویسنده کودک و نوجوان می‌توان به «شاه شکمو»، «راز نقاشی‌های نیما»، «شاخه‌ای که همه چیز را دید»، «چه کسی خط و خال‌ها را برداشته است» و مجموعه «دوغدو» اشاره کرد.
 
انتشارات پیدایش، کتاب «ققنوس همین‌جاست» را در 152 صفحه با شمارگان هزار نسخه و قیمت 27 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...