موزه کودکی ایرانک با حضور فعالان حوزه کودک و قصه گویان مشهور، در ساختمان گنجینه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران افتتاح شد، موزه ای که مخاطبان بزرگسال و کودک را همزمان درگیر روزگار کودکی می کند. برای یکی دیروز و برای دیگری امروز.

به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، موزه کودکی ایرانک، نمایشگاه _ موزه ای یک ساله است که در ساختمان گنجینه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برای آشنایی دوستداران فرهنگ کودکی راه اندازی شده است تا ضمن آشنایی با جلوه‌های گوناگون تاریخ و فرهنگ کودکی ایران با اهمیت و ضرورت وجود موزه همیشگی و پایدار برای کودکان سرزمین ما ایران آشنا شود و از این ایده پشتیبانی کنند.

این نمایشگاه _ موزه بر پایه نگرش موزه‌های روایتی، هم کنشانه آرایش شده است که مخاطب بخشی از فضای موزه به شمار می‌رود در پیوند با پدیدار ها و روایت های آن.

نمایشگاه - موزه کودکی ایرانک، با روایت‌های کودک در متن های اسطوره ای و حماسی ایران مانند نقش کودک در شاهنامه و مینیاتورهای سده‌های میانی تاریخ ایران و متن هایی برجسته همانند روایت موش و گربه ادامه پیدا می‌کند تا با فرهنگ مکتب خانه ای می رسد و پس از آن روند نوگرایی در آموزش و پرورش و فرهنگی کودک را باز می گوید.

همچنین در بخشی دیگر از این مجموعه زیست افزارهای کودکی مانند ننوها و گهواره ها و بازی افزارهای کودکان تا کتاب‌های آنها، همچنین تصویرگران شاعران و نویسندگان پیشگام فرهنگ کودکی در میان قوم ها و آهنگ های گوناگون ایرانی مانند زرتشتیان و ارامنه به نمایش گذاشته شده است.

چگونگی زیست و پوشاک کودک در دوره‌های تاریخی مشخص مانند قاجار و پهلوی اول و دوم از دیگر بخش های این نمایشگاه موزه است. نمایش های سنتی ایران و عروسکهای آنها, نمایش سایه و .... روایت های جانداری هستند که مخاطبان بزرگسال و کودک را همزمان درگیر روزگار کودکی می کنند. برای یکی دیروز و برای دیگری امروز.

نمایشگاه _ موزه کودکی ایرانک، به سبب تنگنای جا تنها بخش هایی از ایده موزه کودکی اصلی را در خود جای داده است. بخش ورودی این موزه از سمت راست آغاز می‌شود و به نخستین نشانه‌های تاریخ و فرهنگ کودکی در سرزمین پهناور ایران اختصاص دارد، نقش کودک بر سنگ نگاره ها و بازی افزارهای آنها به همراه کهن‌ترین اثر بازمانده از فرهنگ کودکی افسانه «درخت آسوریک» در این بخش نمایش داده شده است.

موزه کودکی ایرانک، با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و به همت موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و با حمایت مالی شرکت عمران آذراستان و عطاردیان در ساختمان گنجینه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برپا شده است، از مرداد 98 تا خرداد 99 طی روزهای یکشنبه تا جمعه 10 صبح الی 9 شب به نشانی تهران، بزرگراه حقانی (شرق به غرب)، نبش خیابان کوشا، روبروی ورزشگاه شهید کشوری، ساختمان آرشیو ملی، سالن گنجینه پذیرای بازدیدکنندگان است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...