چهارمین جلد از رمان «گورشاه» نوشته سیامک گلشیری با عنوان «یاران پادشاه» توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

 چهارمین جلد گورشاه سیامک گلشیری یاران پادشاه

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «گورشاه» مانند مجموعه‌ «خون‌آشام» این‌نویسنده، در ژانر فانتزی و وحشت برای نوجوانان نوشته شده است. اولین‌جلد این‌مجموعه «دختران گمشده» نام داشت که داستانش درباره نوجوانی به‌نام نیما و دوستانش بود. در جلد اول،‌ خواهر نیما ناپدید می‌شود و او سراغ نویسنده‌ای می‌رود که ادعا دارد کتاب‌هایش را براساس واقعیت نوشته است. نیما از نویسنده برای پیدا کردن خواهرش درخواست کمک می‌کند اما نویسنده حرف او را باور نکرده و از کمک خودداری می‌کند.

در ادامه داستان، نویسنده متوجه می‌شود دختران دیگری هم هستند که مانند خواهر نیما گرفتار شده‌اند. او در شبی مخوف، به جهانی کشیده می‌شود که حتی نمی‌توانسته در خیالی‌ترین رمان‌هایش هم تصورش را بکند.

در جلد دوم این‌مجموعه یعنی «به‌سوی قلمرو شاه‌یوناس»، نیما برای یافتن خواهر خود و دیگر دختران گمشده، راهی سرزمینی می‌شود که سپاه گورشاه دارد فتح‌اش می‌کند. نیما تنها نیست و دوستانی هم دارد. سربازان گورشاه هم همه‌جا دنبال آن‌ها هستند. در نتیجه باید کوه‌ها و جنگل‌های مخوفی را پشت سر بگذارند که پر از موجودات اسرارآمیزند. تنها با پشت‌ سر گذاشتن این‌ مکان‌هاست که به قلمرو شاه یوناس می‌رسند؛ همان‌پادشاهی که فکر می‌کنند می‌تواند دختران گمشده را برگرداند.

با گذشت از داستان‌های جلد اول و دوم، نیما و دوستانش در جلد سوم «طلسم فرشته مرگ» برای رسیدن به قلمرو شاه‌یوناس، موانع زیادی را پشت سر گذاشتند اما با رسیدن به قصر، فهمیدند گویی کسی در پی نجات دختران گمشده نیست. نیما و همراهش متوجه شدند فرشته مرگ است که کنترل همه‌چیز را به دست گرفته است. بنابراین باید پیش از آن‌که سپاه گورشاه به پشت دیوارهای شهر می‌رسید، راهکاری پیدا می‌کردند.

جلد اول این‌سه‌گانه آبان‌ماه سال ۹۸ رونمایی شد. جلد دوم هم مردادماه ۹۹ چاپ شد و جلد سومش هم دی‌ماه ۹۹ به چاپ رسید.

«یاران پادشاه» به‌عنوان جلد چهارم مجموعه «گورشاه» در ۲۰ فصل نوشته شده است.

در این‌جلد، سنجام و سرداران وفادار شاه‌یوناس تلاش می‌کنند پادشاه را از چنگال سعدان نجات بدهند. اما می‌فهمند سپاه شاه‌سلیم عازم قصر پادشاه است تا همراه سپاه گورشاه همه‌جا را تصرف درآورند.

در ادامه یاران پادشاه عازم نبرد با سپاه شاه‌سلیم می‌شوند اما به‌زودی خبر می‌رسد سپاه گورشاه که سرزمین‌های بسیاری را تصرف کرده، چیزی تا قصر فاصله ندارد. به این‌ترتیب خسرو چاره‌ای ندارد جز این‌که همراه چندتن از یاران شاه عازم جزیره ارواح شود تا از سمن‌پری کمک بخواهد.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

مقابل درِ خیمه، مردها جلومان را گرفتند. خسرو که کمی خم شده بود به جلو و پیدا بود درد دارد، به مردها گفت: «اگه نذارین من برم تو...»
حرفش تمام نشده بود که ملکه گفت بگذارند داخل شویم. وقتی وارد شدیم، همه ساکت بودند. شاه یوناس با چهره درهم زل زده بود به جایی روی زمین. سردارِ جلیقه‌سرخی، که کم‌سن‌وسال به نظر می‌رسید و زیر چشم‌های آبی‌اش چند نقطه سیاه خالکوبی کرده بود، گفت: «شما از من می‌پرسین، اعلاحضرت. هیچ شانسی نداریم. حتی اگه به موقع برسیم بالای اون دشت.»
یکتاش گفت: «اون منجنیق‌ها...»
سردار پرید وسط حرفش. «اون منجنیق‌ها حتی نمی‌تونن از پس دویست نفر بر بیان، چه برسه به یه لشکر چند هزار نفره.»
سنجام گفت: «اگه پاشون برسه به اون شهر برسه، کار تمومه. با سپاه مرده‌ها چنان قدرتی پیدا می‌کنن که دیگه هیچ‌کس و هیچ‌چیزی نمی‌تونه اون شهرو از چنگشون در بیاره.»
سردار گفت: «می‌تونیم صبر کنیم تا یه لشکر دست و پا کنیم.»

این‌کتاب با ۲۴۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۷۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...