رمان «نامه‌های راپونزل» [Letters from Rapunzel] نوشته سارا هولمز [Sara Holmes] با ترجمه شهلا انتظاریان توسط انتشارات پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

نامه‌های راپونزل [Letters from Rapunzel] سارا هولمز [Sara Holmes]

به گزارش خبرنگار مهر، نسخه اصلی این‌کتاب که برنده اولین مسابقه قصه‌نویسی اورسلا نوردستروم شده، در سال ۲۰۰۷ چاپ شده است. سارا هولمز دو کتاب دیگر با نام‌های «عملیات بله» و «ساعت گرگ‌ومیش» دارد که سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۷ چاپ شده‌اند.

«نامه‌های راپونزل» داستان دختری به نام کیدنس است که به‌نوعی نسخه امروزی و مدرن افسانه گیسوکمند یا همان‌راپونزل است. او دختری تنهامانده و تَرک‌شده است که هر روز باید تا دیروقت در باشگاه تکلیف مدرسه زندانی باشد. چون کسی در خانه نیست از او مراقبت کند. این‌رمان در قالب نامه‌های کوتاه نوشته شده و این‌نامه‌ها در ۲ بخش اصلی قرار دارند؛ بخش اول «راپونزل برای رهایی تلاش می‌کند» و بخش دوم: «راپونزل دنبال پایان خوش است».

مطالب و قصه این‌رمان در واقع نامه‌هایی هستند که راپونزل به یک صندوق‌پستی اسرارآمیز به شماره ۵۶۶۷ می‌نویسد و منتظر است مثل راپونزل، طلسم پدرش شکسته شود تا شاهزاده افسانه‌ای بیاید و او را از قلعه جادوگر نجات دهد...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

به‌ این‌ترتیب بود که راپونزل خودش را در بالای برج ۸۲ زندانی دید،‌ تنهای تنها با کوهی از شکایت‌نامه‌هایی که هر روز به دستش می‌رسید، به اضافه جیره روزانه‌اش شامل سوپ جو، آب شور و کاغذ تایپ ارزان‌قیمت. فهمید از او انتظار دارند جواب‌ها را با وسیله‌ای قدیمی به اسم ماشین تایپ بنویسد که تازه وقتی باران می‌آمد، دکمه‌هایش گیر می‌کرد و صدایی بلند و باورنکردنی داشت و روی ورقه‌ها لکه‌های جوهر می‌انداخت. وحشتناک بود.
اما بدتر از این کسانی بودند که دستور داشت با آنها مکاتبه کند، مثل کسانی که شاکی بودند طرح داستان "سه خوک کوچولو" زیادی ترسناک است. کسانی که فکر می‌کردند داستان "گلدیلاکس و سه خرس" به نوجوانی که می‌تواند خلافکار آینده باشد، پیامی گمراه‌کننده می‌دهد. مردمی که خاطرنشان می‌کردند "چکمه هفت لیگی" از نظر علمی غیرممکن است،‌ به‌خصوص وقتی گربه‌ای آن را بپوشد. افرادی به "شنل‌ قرمزی" اعتراض می‌کردند، چون مادربزرگ را شهروندی ضعیف و درمانده توصیف می‌کرد. کسانی بودند که فکر می‌کردند داستان "سیندرلا" بچه‌ها را به پوشیدن کفش‌های پاشنه‌بلند خطرناک تشویق می‌کند. به‌خصوص کسانی هم تقاضا داشتند قصه‌ها بازنویسی و پایان‌شان شاد شود.
راپونزل مجبور بود به همه آنها پاسخ دهد. این جزو کارش بود. اگر یکی از مشتری‌ها نامه می‌نوشت و می‌گفت با "پیامِ نخوابیدن" در "زیبای خفته" مخالف است، راپونزل می‌توانست فوری یک نامه "خیلی بد!!!" بفرستد و همین کار را هم می‌کرد.

این‌کتاب با ۱۹۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...