رمانِ زوالِ آفریقا | آرمان ملی


چیگوزی اوبیوما [Chigozie Obioma] نویسنده نیجریه‌ای با نخستین رمانش «ماهیگیران» [The fishermen] که در سال 2015 منتشر شد، به مرحله نهایی جایزه بوکر راه یافت، جایزه کتاب سال لُس‌آنجلس تایمز را از آن خود کرد، همچنین عنوان کتاب برتر سال فاینشنال‌تایمز و نیویورک‌تایمز را. این رمان مورد ستایش نویسنده‌ها و منتقدان بسیاری نیز قرار گرفت، از جمله النور کاتن نویسنده نیوزلندی برنده بوکر، که «ماهیگران» را به‌معنای واقعی کلمه عالی توصیف کرد و آن را «آغازی باشکوه» برای چیگوزی اوبیوما برشمرد. گاردین نیز «ماهیگران» را هم‌رده رمان‌های امیل زولا دانست و نیویورک‌تایمز چیگوزی اوبیوما را وارث بلامنازع چینو آچه‌به دیگر نویسنده نیجره‌ای برنده جایزه بوکر بین‌المللی معرفی کرد.

چیگوزی اوبیوما [Chigozie Obioma] ماهیگیران» [The fishermen]

«ماهیگیران» مانند اتومبیلی است که هنگام روشن‌شدن کلی سروصدا می کند. دو فصل اول شامل توصیف‌هایی می‌شود که از ریزبینی‌های خاصی برخوردار است، شخصیت‌ها و حادثه‌ها گرچه معمولی اما تقریبا تأثیرگذار ارائه می‌شوند. این رویه تغییر نمی‌کند. شیوه سخنگویی اوبیوما به صورتی است که می‌خواهد تا حد امکان همه‌چیز را به‌طور دقیق بیان کند. اما با آشکارشدن طرح زیرکانه او، خواندن کتاب لذت‌بخش، جالب و سرانجام جذاب می‌شود.

داستان چهار برادر (آیکنا، بوجا، اُبمبه و بنیامین) است که زندگیشان در برخوردی با آبولو تباه می‌شود؛ آبولو دیوانه‌ای است که پیشگویی‌های وحشتناک او در بین مردم آکره، شهری در جنوب غربی نیجریه که در آن زندگی می‌کنند، به حقیقت می‌انجامید. دیوانه پیش‌بینی می‌کند که آیکنا توسط یک ماهیگیر، ظاهرا یکی از برادرانش، کشته می‌شود، زیرا آنها چند وقتی بود که به ماهیگیری در رودخانه امی‌آلا مشغول بودند. در غیاب پدرشان ، که گریخته بود و تحت‌تاثیر پیشگویی‌های بی‌منطق، اما مخرب آن دیوانه قرار داشت، این خانواده با سرنوشتی روبه‌رو می‌شود که مانند مصیبت‌های تعریف‌شده در عقاید سنتی‌شان اجتناب‌ناپذیر و به همان اندازه ترسناک است. این رمان با نوعی وام‌گیری از اثر چینوا آچه‌به به‌نام «همه‌چیز فرو می‌پاشد» آغاز می‌شود، زیرا می‌توان مقایسه‌ای بین آبولو به‌عنوان دشمن برادران و شخصیت اُکنکو که در کتاب «همه‌چیز فرومی‌پاشد» به مبارزه می‌پرداخت ایجاد کرد. درحقیقت این خطوط موازی به‌سختی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند.

مرد دیوانه بسیار خطرناک و به همان اندازه که خرافات اجازه می‌دهد، تهدید آمیز است. با استناد به اعتبارِ نویسنده دیگری از نیجریه آموس توتولا، آبولو به قدرت‌های ماوراءطبیعی نیز دسترسی دارد. اما او فردی بی‌دفاع است؛ زیرا برادران سرانجام از او انتقام می‌گیرند. بنابراین تفاوت و فاصله بین این شخصیت با اُکنکو بیشتر حس می‌شود. می‌شود گفت داستان اجبارا به‌سمت سرنوشتی محتمل هدایت می‌شود. غنی از جزییات گرافیکی و استفاده گسترده از تشبیهات و استعاره‌های متنوع و گاه زیبا. هر فصل با یک تعریف آغاز می‌شود: پدر (فصل سوم) یک «عقاب» است، برادر بزرگ‌تر (فصل چهارم) «پایتون» است، و غیره. انتخاب جالبی که تکنیک‌های قصه گویی را به یاد می‌آورد. اثر دومینوییِ پیش‌گویی‌ها به‌طور دقیق و موثر شرح داده می‌شود و مصیبتی سخت‌تر بر فراز هر تراژدی شکل می‌گیرد. تصویری که از این موضوع بیرون می‌آید گاه واضح و روشن، و گاهی تاریک و غافلگیرکننده است و همچنین بررسی روانشناسی شخصیت‌ها بسیار پرشور و ظریف انجام می‌شود.

نکته قابل بحث در رابطه با این چهار برادر، وجود یک برادر و خواهر کوچک‌تر به اسم‌های نکم و دیوید است. نکم و دیوید به‌عنوان اعضای صدمه‌ندیده این تراژدی و با استفاده از استعاره «مرغ ماهی‌خوار» معرفی می‌شوند. مرغ ماهی‌خوار پرنده‌ای سفیدرنگ است که معمولا بعد از توفان و بدون هیچ آسیبی در جمع پرندگان دیگر ظاهر می‌شود» بااین‌حال، به‌طور متفاوتی توصیف شده که هردو (نکم و دیوید) در طول رمان و همچنین بعد از پایان آن تحت‌تاثیر این تراژدی قرار می‌گیرند.

اگرچه نشان دادن این چهار برادر به‌عنوان جلوه‌ای از مردم نیجریه بسیار وسوسه‌انگیز است، (مانند کاری که آچه‌به در رمان خود کرد) اما سوال ایجادشده در ذهن مخاطبان درباره هم‌سویی شخصیت‌ها برای نویسنده بسیار جذاب‌تر است.اوبیوما می گوید: «ماهیگیران، ندایی برای بیدارشدنِ ملتی رو به زوال است.» از طرفی هم واژه هارماتان، توصیفِ فصلی است که در آن بادی غبارآلود و خشک از صحرای ساهارا در شمال نیجریه به جنوب سفر کرده و بیشتر مناطق آفریقا را می‌پوشاند، پس جای تردید است بگوییم افرادی که در این رمان به آنها پرداخته می‌شود آفریقایی یا تنها نیجریه‌ای هستند. هدف اثربخشی این رمان بسیار وسیع‌تر و درواقع جهانشمول است. روی هم رفته «ماهیگیران» یک رمان بسیار جاه‌طلبانه است و خواندن آن جالب و لذت‌بخش.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...
به قول هلدرلین، اقامت انسان در جهان شاعرانه است... شعر در حقیقت تبدیل ماده خامی به نام «زبان»، به روح یا در حقیقت، «شعر» است. بنابراین، شعر، روح زبان است... شعر است که اثر هنری را از اثر غیرهنری جدا می‌کند. از این نظر، شعر، حقیقت و ذات هنرهاست و اثر هر هنرمند بزرگی، شعر اوست... آیا چنان‌ که می‌گویند، فرازهایی از بخش نخست کتاب مقدس مسیحی که متکی بر مجموعه کتب مقدس یهودیان، یعنی تنخ است، از اساطیر شفاهی رایج در خاور نزدیک اخذ شده یا خیر؟ ...