رمان «زن پشت پنجره»[The woman in the window] نوشته ای. جی. فین [A. J. Finn] با ترجمه محمد جوادی توسط انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ دوم رسید.

زن پشت پنجره»[The woman in the window] نوشته ای. جی. فین [A. J. Finn]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، از این‌رمان که برای اولین‌بار سال ۲۰۱۸ منتشر شد، با چند ترجمه در بازار نشر ایران عرضه شده است. کمپانی فاکس قرن بیستم هم اقتباسی سینمایی از آن را ساخته که جزو محصولات سال ۲۰۲۱ این‌کمپانی محسوب می‌شود.

داستان «زن پشت پنجره» درباره زنی به‌نام آنا فاکس است که به‌تنهایی و در انزوا در نیویورک زندگی می‌کند. او در انزوای خود اسیر شده و توانایی بیرون‌رفتن از خانه را ندارد. آنا روز خود را با مرور خاطرات و دیدن فیلم‌های قدیمی طی می‌کند و مشغول کنجکاوی و چوب‌زدن زاغ‌سیاه همسایه‌های خود هم هست. او روزی از پشت پنجره، منظره‌ای را می‌بیند که نباید می‌دید و ...

این‌کتاب اولین‌اثر نویسنده‌اش بود که با موفقیت روبرو شد و کمی پس از انتشار، عنوان پرفروش‌ترین رمان نیویورک تایمز را به خود اختصاص داد.

چاپ دوم ترجمه محمد جوادی از این‌کتاب با ۴۷۲ صفحه و قیمت ۸۲ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...