نامه نگاریهای شخصی ویرجینیا وولف، هلن آرنپ، راجر فرای و ونسا بل ـ اعضای گروه بلومزبری ـ 80 هزار پوند قیمت گذاری شد.

به گزارش مهر به نقل از روزنامه گاردین، به گفته حراج کنندگان این مجموعه شامل 700 نامه است که بین اعضای این گروه رد و بدل شده است.

در این نامه ها اعضای این گروه به بحث پیرامون مسائل شخصی، خانوادگی و عاطفی شان پرداخته‌اند.

این نامه ها بین سالهای 1919 تا 1947، در زمان اوج فعالیت گروه بلومزبری نوشته شده اند. قرار است این نامه ها روز سوم سپتامبر در لاوس (ساسکس شرقی) حراج شوند.

گروه بلومزبری شامل جمعی از نویسندگان، روشنفکران و هنرمندان انگلیسی بود که در قرن بیستم دیدارهای غیررسمی را برگزار می کردند. اعضای این گروه در اطراف بلومزبری لندن زندگی می‌کردند و از این جهت به این نام مشهور شدند.

آثار این گروه در ادبیات، زیبایی شناسی، نقد ادبی و اقتصاد قرن بیستم تاثیر فراوانی گذاشت و همچنین باعث تغییر رویکرد در تقابل با فمینیسم و جنسیت شد.

شناخته شده ترین اعضای این گروه ویرجینیا وولف، جان مینرد کینز، ای.ام.فورستر و لیتون استراچی بودند.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...