«افسانه‌ توسعه: اقتصادهای ناکارآمد قرن بیست‌‌ویکم» نوشته اسوالدو دِ ریوِرو توسط نشر اختران به چاپ پنجم رسید. نویسنده در این کتاب توهم توسعه را بررسی کرده و ویروس‌های ناکارآمدی در کشورهای در حال توسعه را شرح داده است.

افسانه‌ توسعه: اقتصادهای ناکارآمد قرن بیست‌‌ویکم

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نشر اختران پنجمین چاپ کتاب «افسانه‌ توسعه: اقتصادهای ناکارآمد قرن بیست‌‌ویکم» نوشته اسوالدو دِ ریوِرو و ترجمه محمود عبدالله زاده را با شمارگان ۲۵۰ نسخه، ۲۰۸ صفحه و بهای ۴۰ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب سال ۱۳۸۳ با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه و بهای دو هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

کتاب ۶ فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «زوال دولت ملی»، «قدرت جهانی و فقر ملی»، «داروینیسم بین‌الملل»، «در جست‌وجوی ال دورادو»، «چپاول جهانی» و «بقا». در فصل نخست چهار مبحث طرح شده است: شبه‌دولت‌های ملی، حاکمیت‌های خلل پذیر، قدرت‌های فاقد قدرت و قدرت جانشین.

نویسنده در فصل دوم کتاب سه مبحث مهم را ارائه کرده است: اشراف سالاری نوین جهانی، روحانیت اَبَر ملی و طبقه سوم بین‌المللی. فصل سوم کتاب شامل پنج مبحث بدین ترتیب است: از آدام اسمیت تا چارلز داروین، جنگل جهانی، تعدیل بدون نوسازی، کارگرزدایی و ماده زدایی.

تصور امر غیرقابل تصور، اقتصادهای ملی ناکارآمد و عدم توسعه، سه مبحث ارائه شده در فصل چهارم کتاب است. فصل پنجم کتاب نیز شامل سه مبحث با این عناوین است: رفتار در مقام گونه‌ای متفاوت، موجودیت‌های آشوب زده لگام گسیخته و برقراری صلح و مراقبت ویژه. در نهایت نیز نویسنده در فصل انتهایی کتاب به ارائه این مباحث پرداخته است: عوامل سرنوشت ساز، مزیت استراتژیکی و پیمان بقا.

نویسنده، در این کتاب این باور عمومی را که توسعه فرایندی محتوم برای دولت‌های ملی است رد کرده و به اثبات این نکته می‌پردازد که بسیاری از به اصطلاح کشورهای در حال توسعه در واقع به ویروس ناکارآمدی مبتلا هستند. او همچنین برخی از مشکلات در کشورهای در حال توسعه، فقر زده و در واقع کشورهایی را که جمعیت شهری‌شان در حال انفجار است، معرفی و شرح می‌کند.

بسیاری از کشورهای در حال توسعه در ساختار اقتصادی خود به هم شبیه‌اند و وابسته به برخی نهادهای اقتصادی جهانی. مطالعه این کتاب بسیار می‌تواند در زمینه شناخت مشکلات اقتصادی که مشکلات اجتماعی را هم موجب خواهند شد، مفید باشد. به باور منتقدان این کتاب حاوی اندیشه‌هایی نو و روش‌هایی هوشمندانه برای درک بهتر بی‌نظمی‌های کنونی جهان است.

نویسنده این کتاب یعنی اسوالدو د ریورو دیپلمات اهل پرو بود که در شغل سفارت بازنشسته شد. وی نماینده دائمی پرو در سازمان تجارت جهانی (WTO) بود و همچنین در دفاتر سازمان ملل در ژنو و نیویورک و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز به خدمت اشتغال داشت و در همین مدت توانست به خوبی با ساختارهای اقتصادی حاکم بر کشورهای در حال توسعه آشنا شود و مدل‌های ناکارآمدی آنها را تحلیل کند.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...