کتاب «تبار خیزش؛ مسائل سرمایهداری معاصر در خاورمیانه» [Lineages of Revolt: Issues of Contemporary Capitalism in the Middle East] برخی از شاخصترین تحولات خاورمیانه را از دریچۀ اقتصاد سیاسی مارکسیستی پیگیری میکند و نویسنده با تأکید بر سرمایهداری و مساله طبقه اجتماعی بهعنوان محورهای اصلی تحلیل، قصد دارد آنها را یک نوآوری در مطالعه خاورمیانه به شمار آورد.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب تبار خیزش نوشته آدام هنیه [Adam Hanieh] نویسنده فلسطینی تبار از معدود آثاری است که در اوج تحولات بهار عربی با رویکرد اقتصاد سیاسی نوشته شد و از این رو جایگاه متمایز در میان سایر تحلیل ها دارد.
نویسنده در این کتاب با سطحیخواندن اغلبِ بحثهای مرتبط با مسائل اقتصاد سیاسی خاورمیانه، غفلت از پرداختن به ماهیت سرمایهداری در این منطقه را ضعف بزرگی در فهم مسائل خاورمیانه اعلام میکند. به همین دلیل نویسنده بیان میکند که قصد دارد در بنای چنین تحلیلی سهمی ادا کند؛ از اینرو تلاش میکند تا در طرحی کلی، برخی از شاخصترین تحولات خاورمیانه را از دریچۀ اقتصاد سیاسی مارکسیستی پیگیری کند و با تأکید بر سرمایهداری و طبقه بهعنوان محورهای اصلی تحلیل، آنها را یک نوآوری در مطالعه خاورمیانه به شمار آورد. بدین ترتیب، تلاش میکند ضمن نشان دادن اهمیت اقتصاد سیاسی برای فهم خاورمیانه، زمینهای برای فهم قیامهای این منطقه ترسیم کند.
تمرکز اصلی این کتاب بر مرحلۀ نئولیبرالی سرمایهداری است و روند تحول نئولیبرالی خاورمیانه را، در بیش از دو دهۀ گذشته، پیگیری میکند. هدف کتاب به بررسی خود این سیاستها محدود نمیشود، بلکه به این پرسش میپردازد که چگونه نئولیبرالیسم وجوه تکوین طبقه و دولت را تعیین کرده است. به عبارت دیگر، نئولیبرالیسم عاملی دانسته شده که به ماهیت دستگاه دولت پویایی خاصی بخشیده و با گسترش رژیمهای مستبد ارتباطی وثیق دارد.
تحلیل کتاب عمدتاً بر تجربۀ کشورهای عربزبان منطقه تمرکز دارد، کشورهایی که کانون خیزشهای اخیر بودهاند و به استناد یافتههای آن، اقتصاد سیاسی توسعۀ آنها شباهتهای بسیاری به یکدیگر دارد و بهخصوص برای فهم مقیاس منطقهای اهمیت دارند.
در پیشگفتار کتاب آمده است:
در این کتاب آدام هنیه به جای پرداختن به سیاست ورزی روز عمدتاً به واکاوی روندهای تاریخی و تحولات طبقاتی ملازم آن میپردازد تا زمینه شکلگیری اعتراضات و به تبع آن دلالت های سیاسی این جنبش ها را تحلیل کند. افزون بر رویکرد نظریه نویسنده، وجه تمایز این کتاب برجسته کردن حوزه هایی است که در مطالعات متداول خاورمیانه عمدتاً مغفول مانده است یکی از این حوزهها تحولات نئولیبرالی بخش کشاورزی است.
یکی دیگر از زمینه هایی که معمولاً همچون استثنایی بر روندهای کلان خاورمیانه از متن تحلیل ها کنار گذاشته میشود فلسطین است. نویسنده در این کتاب نشان میدهد که به رغم ویژگیهای متمایزی که تداوم اشغالگری بر دولت خودگردان کرانه باختری تحمیل کرده فلسطین متاثر از همان روندهایی است که به ساختار اقتصاد سیاسی دیگر نقاط خاورمیانه شکل داده است. در واقع اشغالگری اسرائیل که عریان ترین صورت تمایلات امپریالیستی در خاورمیانه است زمینه را برای بسط سلطه موسسات مالی بینالمللی بر فلسطین و پیشبرد آسانتر اصلاحات نئولیبرالی هموار ساخته است.
کتاب تبار خیزش همچنین با بررسی اقتصاد سیاسی خاورمیانه زمینه را برای طرح پرسشهای بنیادی فراهم میکند که پاسخ به بسیاری از آنها نیازمند پژوهش ها و مطالعات بعدی است. یکی از مهمترین این پرسش ها به رابطه میان تحولات نئولیبرالی و جنبش های جدید اجتماعی برمی گردد باید به این پرسش اندیشید که هژمونی نئولیبرال چگونه به اعتراضات مردمی در برابر نظام سرمایهداری شکل داده است و جنبش هایی در چنبره عناصر متناقض و چندباره ایدئولوژیک خلق کرده است.
افزون بر این پرسش از رابطه میان ایدئولوژی و میل به ادغام در بازار جهانی مجال بیشتری برای بررسی می طلبد.
کتاب تبار خیزش مجموعاً در هفت فصل تنظیم شده است که فصل اول پس از بیان نظریهها، در فصل دوم طرحی کلی از بسط امپریالیسم اروپایی و آمریکایی در منطقه، از جنگ جهانی دوم تا دهۀ اول سدۀ بیستویکم، ارائه میشود و به بررسی حامیان راهبردی سلطۀ غرب در منطقه از دیدگاه قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی میپردازد. تأکید فصل بر استفاده از ابزارهای مالی همانند وام، کمک خارجی و همچنین انواع قراردادهای تجاری و سرمایهگذاری است. این فرایند در تقابل و تعامل با نیروهای سیاسی و اجتماعی بومی در منطقه رخ داده است؛ امری که الگوهای دولت و طبقه را از نو ساخته و راه را برای اصلاحات نئولیبرالی باز کرده است. فرایند یادشده، ضمن اینکه مناطق مختلف خاورمیانه را به درجات مختلفی در بازار جهانی ادغام کرده، الگوهای انباشتِ درونی خود منطقه را نیز تغییر داده است.
در فصلهای ۳ و ۴، روایتی از خیزش نئولیبرالیسم و تأثیرات آن ترسیم شده است. فصل سوم به بررسی برخی عناصر راهبرد نئولیبرالی، مانند خصوصیسازی، مقرراتزدایی از بازار کار، آزادسازی تجارت و سرمایهگذاری و تحول بازارهای مالی میپردازد. تمرکز آن بهطور مشخص بر اردن و سه کشور شمال آفریقا (تونس، مراکش و مصر) است. تأکید این فصل بر منطق پیشبرندۀ اصلاحات نئولیبرالی و پیامدهایش برای تکوین طبقاتی است، و همچنین توضیح میدهد که چگونه نئولیبرالیسم در هریک از این کشورها ماهیت قدرت دولت را تغییر داده است. فصل چهارم به بررسی تأثیر نئولیبرالیسم بر کشاورزی اختصاص دارد و نشان میدهد که چگونه اصلاحات نئولیبرالی ضمن سلبمالکیت زمین از کشاورزان و تبدیل زندگی روستایی به پرولتاریایی، تشکیل سرمایه در فضاهای شهری و روستایی را به هم پیوند زده است. نقطۀ مقابل آن -که به روش تجربی طرح میشود- توسعۀ شرکتهای خوشهای کشت و صنعت است که به مدارهای بینالمللی کالای کشاورزی مرتبط است و برای طبقات بومی مرحلهای حیاتی از انباشت محسوب میشود.
کتاب در ادامه به دو مطالعۀ موردی مهم میپردازد که عمیقاً به چگونگی شکلگیری اقتصاد سیاسی منطقه در دورۀ نئولیبرالی مرتبط است. فصل پنجم این مضامین را در کرانۀ باختری فلسطین پی میگیرد و نشان میدهد که چگونه اشغالگری اسرائیل به برآمدن سرمایهداری فلسطینی در امتداد خطی بهغایت نئولیبرال کمک کرده است. هستۀ اصلی استدلال این است که به مسئلۀ فلسطین نباید از منظری صرفاً حقوقی-که بر نمونههای بیشمار نقض حقوق بشر به دست اسرائیل تمرکز دارد- نگریست، بلکه باید از منشور توسعۀ سرمایهداری به مسئلۀ فلسطین پرداخت؛ توسعهای که عمیقاً به ماهیت امپریالیسم در خاورمیانه مرتبط است. فصل ششم به مطالعۀ بسیار مهم کشورهای شورای همکاری خلیج اختصاص دارد. این فصل، با تأکید بر جایگاه محوری کارگران مهاجر به موازاتِ توسعۀ شرکتهای خوشهای سرمایهداری در سراسر خلیج، دیدی کلی از تکوین طبقه در خلیج ارائه میدهد.
این کتاب با فصل هفتم دربارۀ خیزشهای ۲۰۱۱-۲۰۱۲ و پیامدهای آن برای آیندۀ تحولات سیاسی منطقه به پایان میرسد. در این فصل، زمینۀ هریک از مهمترین این انقلابها –مصر، تونس، یمن، بحرین، لیبی و سوریه- و همچنین طرحی کلی از پاسخهای منطقهای و غربی به این قیامها مطرح میشود. هدف این است که این قیامها را در امتداد فصلهای پیشین بررسی کند. این فصل فقط برخی از ویژگیها و اشتراکات این قیامها را طرح میکند تا نشان دهد توجه به تکامل طبقه و دولت -آنگونه که در کتاب ترسیم شده است- بهترین راه برای فهم خطسیر این خیزشهاست. نویسنده در پایان اذعان میدارد که اگر این قیامها را بهعنوان کلّیتی واحد در نظر بگیریم، خواهیم دید که بحرانهای طولانیمدت اجتماعی در خاورمیانه –همچون استیلای استبداد، طرد اقتصادی و به حاشیهراندهشدن بخش عظیمی از مردم منطقه- نه فقط نتیجۀ کمبود سرمایهداری نیست، بلکه نتیجۀ مستقیم خود سرمایهداری است.
آدام هنیه نویسنده فلسطینی تبار و استاد دانشگاه SOAS در این کتاب تلاش می کند برخی از شاخص ترین تحولات خاورمیانه را از دریچه اقتصاد سیاسی رادیکال پیگیری و تحلیل کند. نوآوری این کتاب تاکید بر سرمایه داری و طبقه به عنوان محورهای اصلی تحلیل است.
نویسنده در پایان کتاب چنین نتیجه گیری می کند:
خاورمیانه همچنان منطقه ای مرکزی برای بازار جهانی است و از این رو موفقیت و شکست مبارزات اجتماعی آن در تعیین ماهیت سرمایهداری جهانی در سالهای پیشرو نقشی مهم دارد. قیام هایی که در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ سربرآوردند بذر امید را در دل همه کسانی کاشتند که رویای ساختن آینده پسا سرمایه داری را در سر دارند. در بهترین حالت قیام های عربی رابطی مهم در زنجیره الهام بخش مبارزاتی است که در دو سال گذشته در گوشه و کنار جهان شعله ور شدند.
به همین طریق پیشروی خزنده ضد انقلاب در منطقه نیز بخشی از تلاش مشترک همه دولتهای سرمایه دار برای سرکوب مقاومت در برابر بحران و ریاضت مالی است. خیزش های عربی نشانه ای است از امید و ضرورت و توان انقلابی ها نوید قیام در هنگامه سیاست حضوری همیشگی دارد نویدی که به فراسوی خاورمیانه میرود و به همه کسانی تعلق دارد که در پی جهانی دیگر گونه اند.
این کتاب از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و با پیشگفتاری از دکتر یوسف اباذری با ترجمه لادن احمدیان هروی در ۳۷۴ صفحه منتشر شده است.