سیاست در چنبره قدرت | اعتماد


در سال‌‎های اخیر، به ویژه از سوی گروهی از پژوهشگران و صاحب‌نظران اندیشه سیاسی و علوم سیاسی در ایران، بحث‌های متنوعی درباره اندیشه سیاسی در ایران باستان و ضرورت توجه به آن صورت می‌گیرد و از این بحث می‌‌شود که باید به شناخت فرهنگ در ایران باستان به نحو عام و تفکر سیاسی و اجتماعی آن به شکل خاص پرداخت. علت اصلی این امر نیز اقبال عمومی به ملی‌گرایی و رشد و رواج گرایش‌های ملی‌گرایانه، نه فقط در ایران، بلکه در سراسر جهان است. مراد این محققان از ایران باستان نیز، بازه‌ای بسیار طولانی‌مدت از تاریخ ایران است که معمولا با ورود اقوام آریایی (به فرض پذیرش نظریه‌ای که آریایی‌ها را اقوامی مهاجر تلقی می‌کنند)، آغاز می‌شود و تا سده هفتم میلادی یعنی سقوط و فروپاشی ساسانیان ادامه ‌پیدا می‌کند. برخی از این نظریه‌پردازان این نظام فکری را اندیشه ایرانشهری می‌نامند، صورتی از تفکر که لامحاله پیوندهای ژرفی با دیانت ایرانی یعنی آیین زرتشت داشت.

کمال پولادی در سودای نظام داد

گذشته از گرایش‌های ملی‌گرایانه و بعضا واپس‌گرایانه‌ای که برخی از این دعاوی دارند، آنچه از منظر اینجا و اکنون حائز اهمیت است، اثرگذاری انکارناپذیر و ماندگار این سنت فکری، با وجود فراز و نشیب‌های آن، در دوره‌های بعدی و در هم‌تنیدگی آن با اندیشه سیاسی در ایران دوره اسلامی است؛ به عبارت دیگر، چنان‌که کمال پولادی، استاد علوم سیاسی و نویسنده کتاب «در سودای نظام داد» نشان می‌دهد، «در ایران، چه در دوره باستان و چه در دوره اسلامی، دو مفهوم اشه و فره، به عنوان نخستین مفاهیم برآمده از متافیزیک کیهان‌شناختی در قالب‌هایی نو و به مثابه ایده مرکزی منظومه‌های فلسفی، حکمی و کلامی حضوری پایدار و پویا داشته‌اند.» اشه مفهومی است که مضامینی چون قانون، عدل، حقیقت، راستی و راستکاری را در خود مستتر دارد و ارته به معنای نظم است. جمع این دو، معنایی از عدالت و داد را به ذهن متبادر می‌کند، مفهومی که در اندیشه سیاسی پیشاتجدد، در نظام‌های فکری سیاسی گوناگون محوریت داشت، برخلاف دوران جدید که مفهوم آزادی محوریت یافت.

کتاب «در سودای نظام داد» اندیشه سیاسی ایران باستان را حول این مفهوم از عدالت، در ربط وثیق آن با جهان‌شناسی ایرانی نشان می‌دهد. کمال پولادی به این منظور در فصل اول به ترسیم سرچشمه‌های جهان‌شناسی ایرانی می‌پردازد. او در این فصل جریان‌های اصلی جهان‌شناسی در تاریخ ایران و نحوه پیوند آن با اندیشه سیاسی را نشان می‌دهد. «در این فصل، بعد از اشاراتی به ریشه‌های گونه‌ای جهان‌نگری در اساطیر و آیین‌های هندوایرانی و نیز بینش اوستایی، عناصر اصلی منظومه‌ای جهان‌شناسی ایرانی» را تشریح می‌کند. بدین منظور به سرشت هستی در بینش ایران‌شهری اشاره و جایگاه انسان در نظریه آفرینش اوستایی آشکار می‌شود. از دید نویسنده، سامان واحد کیهانی، نظم جوهری، فروغ ایزدی، شهریاری ایزدگانی، منزلگاه رستگاری، سامان قدسی رسته‌بندی اجتماعی و خویشکاری اجزاء صوری- ساختاری نظام جهان‌شناسی ایرانی را تشکیل می‎دهند.

فصل دوم به پیوند این نظام جهان‌شناختی با اندیشه سیاسی و جایگاه داد (عدالت) در آن اختصاص دارد. در این فصل جایگاه زمامدار به مثابه نقطه پیوند نظم و عدل آشکار می‌شود. شهریار در این اندیشه به منزله ستون نظام داد است. فصل سوم کتاب، با عنوان «در مسیر گذار از دوگانه‌باوری به یگانه‌باوری» به پویش‌های تازه این جهان‌شناسی در دوره ساسانی می‌پردازد. از دید نویسنده «در دوره ساسانی ورود اندیشه‌های جدید از حوزه‌های مختلف تمدنی از جمله اندیشه ارسطویی و نوافلاطونی و قنوسی از غرب ایران و عرفان هندی و بوداباوری از شرق ایران و دسترسی به ذخایری از نوشته‌های فلسفی و کلامی امپراتوری روم شرقی به این تکاپوی فکری کمک کرد.» به نظر پولادی از میان این جریان‌های فکری، زروان‌باوری، تفکری اثرگذارتر بر مسیر بعدی تحول متافیزیک ایرانی است. نویسنده در فصل چهارم به منابع و مبانی این جهان‌شناسی در گذر به ایران میانه و به تغییر و تحولاتی که در دوره اسلامی در این نظام جهان‌شناسی پدید آمد، می‌پردازد.

به نظر نویسنده «تفکر سیاسی در این دوره، ضمن اینکه مراحل تازه‌ای از رشد را پیمود، همچنان سخت متصل به مبانی نظری خود در حوزه‌های فلسفی، الهیات، اشراق و عرفان باقی ماند» یعنی «مساله قدرت و ضرورت انطباق آن با موازین عدل همچنان هسته اصلی اندیشه‌هایی است که با مر سیاست نسبت دارند.» فصول پنجم، ششم و هفتم کتاب، به دگردیسی‌هایی اختصاص دارد که نظام جهان‌شناسی مذکور، در دوره اسلامی ایران طی کرد. نویسنده در انتهای فصل جمع‌بندی اساس نظریه خود را چنین صورت‌بندی می‌کند: در نظام جهان‌شناسی ایرانی «قدرت امری اهریمنی است مگر آنکه با عدالت درآمیزد.» البته مراد از این عدالت، عدالت توزیعی نیست که در دنیای امروز طرح شده است. عدل در مفهوم سنتی با فحوای قرار گرفتن هر چیز در جای خود و در پیوند ناگسستنی با تعادل کیهانی به کار می‌رود. «در نگاه سنتی، عدل در دنیای انسانی با آرمان الگو قرار دادن نظم و عدل کیهانی پیوند می‌یابد... چنین نگرشی به عدالت سیاسی با نگاه امروزی، که بیشتر برابرخواهانه است، تفاوت بارز دارد.» کتاب «در سودای نظام داد» مروری اساسی و جامع بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران از دوران باستان تا به امروز است. نویسنده در پایان این نظام فکری سیاسی را در پیوند با قدرت و نه ملاحظات دیگر از جمله ملاحظات اخلاقی، ارزیابی می‌کند و وضعیت اکنون را که در تداوم سنت پدید آمده، آزمونی برای سنجش این نظریه درنظر می‌گیرد. با مطالعه این کتاب همچنین می‌توان به بازاندیشی در داعیه‌هایی که در آغاز سخن اشاره شد نیز پرداخت و آنها را مورد مداقه قرار داد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...