بیست و یکمین عنوان از مجموعه کتابهای سرو (مطالعات اجتماعی شیعه) با عنوان «آیین و اسطوره در ایران شیعی: انسان‌شناسی مناسک عزاداری محرم» به قلم جبار رحمانی منتشر شد.

آیین و اسطوره در ایران شیعی: انسان‌شناسی مناسک عزاداری محرم»  جبار رحمانی

به گزارش 
کتاب نیوز، کتاب
«آیین و اسطوره در ایران شیعی» پیش از این توسط انتشارات خیمه و در مجموعه‌ی مطالعات آیین‌های سوگواری مذهبی منتشر شده بود.

ناشر در پشت جلد کتاب آورده است:

«گفتمان کربلا، منبع و مبنای اصلی برای شکل‌گیری نظام آیینی ـ منسکی و نظام اساطیری فرهنگ شیعی است. این نظام مناسکی یکی از مهمترین عوامل بقای تشیع در طی تاریخ بوده است. مطالعه این نظام مناسکی از منظر علوم جدید و بالاخص انسان‌شناسی برای فهم فرهنگ شیعیان اهمیتی خاص دارد.
در کتاب حاضر با رویکرد انسان‌شناسی به مناسک عزاداری و ابعاد مختلف آن پرداخته شده است. در بخش اول کتاب، تلاش شده براساس سنت نظری انسان‌شناسی در مطالعه نظام اساطیری یک فرهنگ (به عنوان هسته و منشور معنایی فرهنگ و جامعه)، برای فهم فرهنگ شیعی و نظام معنایی مرکزی آن چارچوبی تدوین شود. در بخش‌های بعدی، تاریخ مناسک عزاداری در تشیع با رویکردی انسان‌شناختی بررسی شده و این که عزاداری از کی و در چه شرایطی شکل گرفته و متون مختلف مربوط به مناسک عزاداری هرکدام چه نقشی در شکل‌گیری نظام مناسکی عزاداری محرم و گفتمان کربلا داشته‌اند، مورد بحث قرار گرفته ‌است.»

«آیین و اسطوره در ایران شیعی: انسان‌شناسی مناسک عزاداری محرم» در ۲۷۶ صفحه (رقعی)، به قیمت 100هزارتومان و توسط نشر آرما منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...