کتاب «امامیه در عصر سلجوقیان (حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی)» نوشته سید محمدحسین منظورالاجداد به همت انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد.

امامیه در عصر سلجوقیان (حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی)

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، کتاب «امامیه در عصر سلجوقیان(حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی)» با هدف بررسی وضع سیاسی، فکری – اعتقادی، فرهنگی – اجتماعی شیعیان دوازده امامی در دوران حاکمیت سلجوقیان در ایران و عراق یعنی دو سده پنجم و ششم هجری قمری و فهم چگونگی و چرایی آن است.

این پژوهش وضع شیعیان امامی مذهب در دوران حاکمیت سلجوقیان، به فهم نحوه عمل آنان که به تداوم موجودیت و افزایش نفوذشان منجر گردید را در سه عرصه سیاسی، اعتقادی و اجتماعی تبیین کرده است.

در پی سیطره یافتن سلجوقیان بر ایران و عراق و به سبب علاقه آنان به حمایت از تسنن، شیعیان دوازده امامی که امامیه خوانده می‌شدند، با سختگیری فرمانروایان جدید روبرو شدند. سلجوقیان آنان را از مناصب اداری راندند. پیشوای دینی آنان شیخ طوسی مجبور به رفتن از بغداد گردید و در پی سرکوب شورش بساسیری، شیعیان ساکن در محله کرخ مورد حمله سنیان قرار گرفتند؛ اما این وضع پایدار نماند و در طی سلطنت سلجوقیان، شیعیان امامی توانستند به عللی چند همچون وجود امیران شیعه مذهبی مانند مزیدیان، درگیری سلجوقیان با اسماعیلیان و بروز اختلاف بین سلجوقیان و عباسیان، متصدی مناصب اداری گردند، به وزارت برسند و در عرصه اجتماعی از قدرت و نفوذ بسیار برخوردار شوند. اثر حاضر به معرفی وضعیت امامیه در عصر سلجوقیان از جهت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرداخته است.

این کتاب شامل مقدمه و چهار فصل «پیشینه تشیع، معرفی سلجوقیان»، «حیات سیاسی امامیه در عصر سلجوقیان»، «حیات اجتماعی امامیه در عصر سلجوقیان» و «حیات فرهنگی امامیه در عصر سلجوقیان» در ۶۱۶ صفحه است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...