به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «تاریخچه‌ای از فرمانروایان خراسان از قاجار تا پایان پهلوی» نوشته محمود فاضلی بیرجندی با شمارگان ۳۰۰ نسخه، ۶۱۸ صفحه و بهای ۱۱۰ هزار تومان توسط نشر پایان در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

تاریخچه‌ای از فرمانروایان خراسان از قاجار تا پایان پهلوی
فاضلی بیرجندی در این کتاب واليان و استانداران خراسان را از ابتدای سلسله قاجاریه یعنی پادشاهی آغامحمدخان قاجار تا پایان حکومت محمدرضا پهلوی معرفی کرده است. همچنین زندگینامه و کارنامه‌ای از عملکرد هر والی یا استاندار هم که دربر دارنده شیوه حکمرانی اوست، به مخاطبان ارائه شده است.

مروری بر این کتاب نشان می‌دهد که در دوره قاجار، والیان خطه خراسان و تولیت حرم حضرت ثامن الحجج (ع) را بیشتر از میان منسوبان خود برمی‌گزیدند. به عنوان مثال در دوره آغامحمدخان ابتدا رضا خان قاجار قویونلو و بعد محمد ولی خان قاجار، امر اداره خراسان را بر عهده داشتند. در دوره فتحعلی شاه نیز شخصیت‌هایی چون نادر میرزا افشار، محمدولی میرزا قاجار، حسنعلی میرزا قاجار شعاع السلطنه، علی نقی میرزا قاجار، شاهزاده عباس میرزا و... این مهم را عهده‌دار بودند.

در دوره پهلوی اما این رسم منسوخ شد، هرچند که نصب استانداران روا و نظمی مشخص به خود نگرفت. مهم‌ترین والیان خراسان در در دوره قاجار سه ولیعهد، یعنی عباس میرزا، محمد میرزا و کامران میرزا، دو صدراعظم یعنی آصف الدوله و میرزا حسین خان سپهسالار و چند شاهزاده بودند.

در دوره پهلوی اما پدر يکی از زنان رضاشاه یعنی غلامعلی ميرزا دولتشاهی، سه نخست ‌وزير یعنی محمود خان جم، رجب‌علی منصور و محسن صدر، دو امير ارشد ارتش یعنی سپهبد نادر باتمانقليچ و سپهبد صادق اميرعزيزی، چند وزير و رجالی سرآمد و کهنه کار چون سيد حسن تقی زاده و سيد جلال‌الدين تهرانی به استانداری خراسان رفتند. مهدی قلی خان هدایت (مخبر السلطنه) که رجلی سیاسی و فرهنگی بود و در دوران رضا شاه به مقام نخست وزیری هم رسید، نیز مدتی سمت استانداری خراسان را بر عهده‌ داشت.

خراسان به دلیل قرار گرفتن شهر مشهد و بارگاه امام رضا(ع) در جغرافیای خود، از نظر مذهبی و سیاسی استان پراهمیتی بوده است. از دوره پهلوی دوم هم با احیای موقوفات مربوط به امام رضا(ع) و پا گرفتن تشکیلات اقتصادی آستان قدس رضوی، این استان از نظر اقتصادی نیز اهمین ویژه‌ای پیدا کرد.

بنابراین شناخت والیان این خطه و کارنامه آنها می‌تواند زوایای تاریک مهمی از بسیاری از رخدادهای تاریخ معاصر از دوران قاجار به بعد را روشن کند. این پژوهش اثر جامعی است و نویسنده حتی کسانی را که سرپرست یا کفیل استانداری بوده‌اند، هم معرفی کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...