صدوچهل‌ویکمین‌ شماره از «نگاه نو» با عکس روی جلد عزت‌الله فولادوند منتشر شد.

صدوچهل‌ویکمین‌ شماره از «نگاه نو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در ابتدا یادداشت علی میرزائی، سردبیر با عنوان «بود و نبود نگاه نو با شماست» و فراخوان جایزه مهتاب میرزائی درج شده و در ادامه و در بخش «بزرگداشت عزت‌الله فولادوند» با این مطالب همراه است: «عزت‌الله فولادوند: مترجم دانا و توانای عصر ما» به قلم علی میرزائی، «در پاسداشت عزت‌الله فولادوند: از نادره‌کارانِ کنونی ما» نوشته فخرالدین عظیمی، «نیچه و عیسایی که مسیحی نبود» نوشته مصطفی ملکیان، «جامعه باز در جامعه انقلابی» نوشته حسین شیخ‌رضایی و «صحنه چهارم از نمایشنامه اودیپوس شاه» نوشته سوفوکلس از عبدالله کوثری.

«شِن» نوشته تنسی ویلیامز با ترجمه نرگس انتخابی، «سفیدچاه» نوشته بهاره حجتی و «تیربارانِ شعاعِ آفتاب» ده شعر از شاعران کره‌ای با ترجمه حسن هاشمی میناباد در بخش «داستان و شعر» درج شده‌اند.

در بخش گفت‌وگو نیز گفت‌وگوی علی میرزائی با محمد درویش فعال محیط‌زیست با عنوان «ضرورت مهار خشونت در پهنه زیست ایران» چاپ شده است.

«پنجاه سالگیِ انقلاب میخک پرتغال» نوشته حبیب حسینی، «شکستی تازه برای حکومت‌های عربی» نوشته فیصل دُراج با ترجمه احسان موسوی خلخالی، «مدیریت، مدیران و انقلاب؛ و ۵۳ توصیه به مدیران امروز» نوشته علی میرزائی، «افسردگی، امید به آینده تشخیص و درمان» نوشته شهیندخت خوارزمی، «دشواریِ هویتِ ایرانی» نوشته سیما راستین، «عدالت بین‌المللی رالزی و نابَسندگی آن» از موسی اکرمی، «نقدی بر تاریخ‌نگاریِ جنبش جنگل» نوشته بهمن زبردست و «راوی پرده‌های ناخوانده تاریخ» نوشته هستی رسولی مطالب بخش مقاله‌ها این شماره از «نگاه نو» هستند.

«دیدار با عبدالحسین آذرنگ و رونمایی از کتاب رنگین‌کمان تمدن‌ها»، «قاتلانِ ماهِ گلُ‌کُش»، «انتقاد کتاب»، «کاریکاتور» و «تازه‌های کتاب» دیگر بخش‌های این مجله هستند.

شماره تازه «نگاه نو» با صاحب‌امتیازی و مدیرمسئولی علی میرزائی در ۲۶۰ صفحه و قیمت ۲۰۰ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...