کتاب «مقدمه بر تئاتر» نوشته اورلی هولتن با ترجمه محبوبه مهاجر توسط انتشارات سروش به چاپ دهم رسید.

به گزارش مهر، این‌کتاب ملهم از تجارب نگارنده و مشکلاتی است که وی در تدریس این درس به گروهی دانشجو داشته و هدفش از نوشتن آن، نظرش درباره نوعی بودن احتمالی آن دسته دانشجو بوده است. اورلی هولتن تلاش کرده در این کتاب، دست معلم را در کلاس تا حدود زیادی باز بگذارد و افکار و نگرش هایی را عرضه کند؛ به این امید که اگر موافق نیز نیفتد دست کم مورد تفکر و بحث قرار بگیرند.

کتاب پیش‌رو عمدتا سوالاتی از این دست را مطرح می‌کند: تئاتر چیست؟، کارتئاتر چیست؟، طرز کار آن چگونه است؟، تماشاگر چه انتظاری باید از تئاتر داشته باشد؟، این کتاب صرفاً در ارتباط با این پرسش ها به تاریخ تئاتر می پردازد. بنابراین پیش از هر چیز برای استفاده دانشجویان و برای یک دوره شناخت تئاتر در نظر گرفته شده است. نویسنده این اثر امیدوار است کتابش با چنین ساخت و ترکیبی برای فارغ التحصیلان آتی رشته تئاتر نیز به عنوان یک زمینه کلی و عمومی مفید باشد.

«مقدمه بر تئاتر» کتابی است که تئاتر را همچون عملی ارتباطی می داند که کارکردهای مشترکی با دیگر هنرها دارد و می‌کوشد پیام‌های مشابهی برساند. ساخت و شیوه برخورد کتاب بازتاب همین پیش فرض است به این‌معنا که هم قرابت‌هایی با انواع مدل‌های ارتباطی دارد و هم در طرز تلقی رایج در بسیاری از رشته‌ها که هر روز اهمیت بیشتری نیز پیدا می‌کند، شریک است و آن اینکه رفتار همه آدمیان یا اکثر آن‌ها حاوی پیام و نمادین است.

چاپ دهم این‌کتاب با ۲۹۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان عرضه شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...