کتاب «سگی در خرمن‌جا و چند نمایشنامه دیگر» نوشته نصرت‌الله نویدی به‌کوشش ناصح کامگاری منتشر شد.

سگی در خرمن‌جا و چند نمایشنامه دیگر نصرت‌الله نویدی ناصح کامگاری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، این مجموعه شامل نمایشنامه‌های «سگی در خرمن‌جا»، «تامارزوها»، «شب» و «مرد و مهمان» است. مقدمه کتاب حاوی تحلیلی ساختاری و محتوایی از نمایشنامه‌هاست و اجراها و کارگردانانی که آثار نویدی را به صحنه برده‌اند برمی‌شمارد.

«سگی در خرمن‌جا» درباره تقابل یک خانواده روستایی است. آن‌ها گندم درو کرده‌اند و با چنگ و دندان دنبال این هستند سهم بیشتری از این درو برای سال آینده نگه دارند اما افرادی به بهانه‌های مختلف می‌خواهند سهمی از محصول آن‌ها را چپاول کنند.

«تامارزوها»، نیز در فضای روستایی می‌گذرد. با مرد دست‌فروش تنگ‌دستی مواجه هستیم که می‌خواهد کالای خود را بفروشد اما اتفاقات تراژیک برای او رخ می‌دهد و تمام هستی و سرمایه خود را از دست می‌دهد.

«شب» اقتباسی از نمایشنامه‌ای به‌قلم نویسنده اسپانیایی یوآکیم آروریوس است. برای یک خانواده سه نفره روستایی در شب سرد زمستان اتفاقات تلخی می‌افتد. محصول بادام در حال سرمازدگی و فرزندشان بیمار است.

«مرد و مهمان» باز هم در فضای روستایی است. یک شخصی به منزل ارباب که چند فرزند دارد پناه می‌آورد. گام‌به‌گام که جلو می‌رویم دلیل این پناه مطرح می‌شود و مرد درخواستی از میزبان دارد. به‌خاطر سنت قدیمی مهمان‌نوازی و شرافت انسانی ارباب، به حرف این مرد گوش می‌دهد و بچه‌های خود را قربانی انتقام‌گیری می‌کند.

در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: «نویدی هر چه نوشت بی‌غرض و منظور نبود و پر بود از رگه‌های تند انتقاد اجتماعی، با نثر و لحنی ساده، سرراست و صریح، که همین صراحت و صداقت، ضعف‌های فنی‌اش را می‌پوشاند، او نه درصدد شکستن قالب‌های متعارف نمایشی بود و نه نوآوری در فرم و شکل تئاتر، آن‌گونه که جریانی که نعلبندیان متعلق به آن بود هدف عاجل و غایی خود در نظر داشت. حکومت نیز با کشیدن دست نوازش به سر تئاتر فرم‌گرا و فشردن دست آهنین سانسور بر گلوی گروه دغدغه‌مند و مضمون‌گرا و حتی زندانی‌کردن نویسندگان رادیکال آن‌ها، عامدانه بغض و کین و افتراق را بین تئاتری‌ها دامن می‌زد. بذر عداوتی که پاشیده شد و بالید و همچنان ریشه‌های آن نخشکیده و هر دو بال ضروری تئاتر بالنده را با دامن‌زدن به غبن و کین قیچی کرده است و مناسبات تولید تئاتر را رسما با به محاق افکندن یکی و مستحق دانستن دیگری اداره می‌‌کند».

این مجموعه نمایشنامه نخستین کتاب از آثار این نویسنده نامدار دهه چهل و پنجاه است که طی پژوهشی توسط ناصح کامگاری گردآوری شده و با قیمت ۳۰ هزار تومان در نشر یکشنبه به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...