کتاب «فنون بازیگری در تئاتر و سینما» نوشته نورالدین استوار توسط انتشارات سروش به چاپ یازدهم رسید.

فنون بازیگری در تئاتر و سینما» نوشته نورالدین استوار

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «فنون بازیگری در تئاتر و سینما» نوشته نورالدین استوار به‌تازگی توسط انتشارات سروش به چاپ یازدهم رسیده است.

نویسنده این‌کتاب معتقد است نمایشنامه و فیلمنامه تا زمانی که روی صحنه و جلوی دوربین نیامده اثر هنری تمامی نیست؛ هنرپیشه است که به چهره‌های نمایشنامه و فیلمنامه جان می‌بخشد. اما کار هنرپیشه هم با استعداد صرف تمام نمی‌شود؛ در کارهنر آموختن هم شرط است و در کار هنرپیشگی دو بستر کلی پیشروی بازیگر است: یکی صحنه نمایش و دیگری جلوی دوربین.

آنچه در صحنه نمایش اهمیت دارد طرز عمل در اوضاع متفاوت، شروع کردن از خود، صدای بازیگر، اشاره‌ها و حرکت‌ها و حالت‌ها، پوشش ظاهری، ریتم و سکوت و تسلط بر نفس و تماشاگران است. و آنچه مقابل دوربین مهم است دوربین و فیلم‌بردار و نمای درشت و نمای نزدیک و برش و صدا و دوبله است. بازیگری در نمایش با بازیگری در سینما، اگرچه فی‌نفسه یکسان است، در فنون با آن فرق دارد. هنرپیشه موفق کسی است که فنون هردو را بداند و خود را در هردوصحنه محک بزند.

چاپ یازدهم این کتاب با ۹۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...