کتاب «فنون بازیگری در تئاتر و سینما» نوشته نورالدین استوار توسط انتشارات سروش به چاپ یازدهم رسید.

فنون بازیگری در تئاتر و سینما» نوشته نورالدین استوار

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «فنون بازیگری در تئاتر و سینما» نوشته نورالدین استوار به‌تازگی توسط انتشارات سروش به چاپ یازدهم رسیده است.

نویسنده این‌کتاب معتقد است نمایشنامه و فیلمنامه تا زمانی که روی صحنه و جلوی دوربین نیامده اثر هنری تمامی نیست؛ هنرپیشه است که به چهره‌های نمایشنامه و فیلمنامه جان می‌بخشد. اما کار هنرپیشه هم با استعداد صرف تمام نمی‌شود؛ در کارهنر آموختن هم شرط است و در کار هنرپیشگی دو بستر کلی پیشروی بازیگر است: یکی صحنه نمایش و دیگری جلوی دوربین.

آنچه در صحنه نمایش اهمیت دارد طرز عمل در اوضاع متفاوت، شروع کردن از خود، صدای بازیگر، اشاره‌ها و حرکت‌ها و حالت‌ها، پوشش ظاهری، ریتم و سکوت و تسلط بر نفس و تماشاگران است. و آنچه مقابل دوربین مهم است دوربین و فیلم‌بردار و نمای درشت و نمای نزدیک و برش و صدا و دوبله است. بازیگری در نمایش با بازیگری در سینما، اگرچه فی‌نفسه یکسان است، در فنون با آن فرق دارد. هنرپیشه موفق کسی است که فنون هردو را بداند و خود را در هردوصحنه محک بزند.

چاپ یازدهم این کتاب با ۹۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...