کندوکاوی در باب حقیقت! | اعتماد


«راشومون: Rashomon» ساخته آکیراکوروساوا (1950) یکی از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین آثار سینمای جهان به شمار می‌رود که از همان سال‌های ابتدایی ساخت تا به امروز که بیش از هفتاد سال از حیات آن می‌گذرد مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده و همچنان هم محل ارجاع بسیاری از کارشناسان سینماست. فیلمی درباب حقیقت و چگونگی دستیابی به واقعیت. در واقع «راشومون» کندوکاوی نیرومند و بحث‌انگیز درباره ماهیت حقیقت به شمار می‌رود.

راشومون، عشق من» با گزیده و ترجمه عباس اکبری

از منظری دیگر راشومون را می‌توانیم یکی از مهم‌ترین درام‌های دادگاهی تاریخ سینما هم بدانیم که روایتش به گونه‌ای است که مخاطب با تماشای آن به چالش «قضاوت» دعوت می‌شود. قصه فیلم درباره یک سامورایی است که به همراه همسر خود از جنگلی عبور می‌کنند، راهزنی به آنها حمله می‌کند. یک هیزم‌شکن، یک راهب و یک مامور هم، جسته و گریخته چیز‌هایی از این واقعه را دیده‌اند. حال همه این آدم‌ها در محضر قاضی (تماشاگران) حاضر می‌شوند تا روایت خود را از این ماجرا نقل کنند. فیلمی که یک داستان را از منظرهای متعدد (با نقش‌آفرینی بازیگرانی چون توشیرو میفونه، ماسایوکی موری، ماچیکو کیو، تاکاشی شی مورا و مینورو چیاکی، کی چی جیرو اوادا) روایت می‌کند و حالا ما مخاطبان هستیم که باید به اصل و حقیقت ماجرا پی ببریم.

این فیلم که توسط آکیرا کوروساوا و شینوبو هاشی موتو براساس دو داستان کوتاه از ریونوسوکه آکوتاگاوا [Ryūnosuke Akutagawa] نوشته شده اولین فیلم کوروساوا بوده که خارج از ژاپن مورد تحسین قرار گرفت و شیر طلایی جشنواره ونیز و جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان را برای خالقش به ارمغان آورد و اساسا کوروساوا را به شهرت جهانی رساند.

به تازگی نشر نیلوفر کتابی تحت عنوان «راشومون، عشق من» با گزیده و ترجمه عباس اکبری منتشر کرده که به آنالیز این فیلم در بخش (داستان، فیلمنامه، نقد) مهم تاریخ سینما می‌پردازد.
این کتاب مشتمل بر سه بخش داستان، فیلمنامه، نقد و بررسی است، در بخش اول زندگینامه ‌نویسنده ریونوسوکه آکوتاگاوا و دیدگاه هنری و فلسفی وی همراه با دو داستان «راشومون» و «در بیشه» که مبنای اقتباس فیلمنامه قرار گرفته، توضیح داده شده. در بخش دوم، فیلمنامه «راشومون» با حذف شماره نماها و تقسیم براساس صحنه‌ها و انتخاب عنوان مناسب برای هر صحنه تنظیم و به صورت مرسوم برای مخاطب توضیح داده می‌شود. بنابراین این بخش ترجمه صرف فیلمنامه نیست که در اصل و به اصطلاح «فیلمنامه آماده برای فیلمبرداری» باشد.

در بخش سوم کتاب، خواننده با آنالیز فیلم مواجه می‌شود و تجزیه و تحلیل مفصل «راشومون» به قلم دو تن از استادان دانشگاه نیویورک که حدود دو دهه بعد از توفیق فیلم، نگارش شده می‌خوانیم. همچنین برای آشنایی بیشتر با سینمای ژاپن، «مدرنیسم در آثار ژاپنی‌ترین فیلمساز ژاپن» یعنی میزوگوشی آخرین فصل کتاب را به خود اختصاص می‌دهد.

اکبری در مقدمه کتاب درباره هسته اصلی فیلم راشومون که «حقیقت» است، نوشته: «پس از جنگ جهانی دوم پیشرفت علم به حدی رسید که ایمان راسخ دانشمندان به علم دچار خدشه شد و همان‌ها که می‌گفتند تنها و تنها معیار شناخت بشر، علم است به علم شک بردند و معتقد شدند که با علم بشری نمی‌توان به «حقیقت» دست یافت. بر این اساس نسبی شدن «حقیقت» که ریشه در دیدگاه فلسفی نیچه و بعد‌تر دیدگاه علمی اینشتین و نظریه نسبیت وی داشت عام‌تر شد و زاویه دید که مخاطب از چه موضعی به سوژه می‌نگرد و چقدر از حقیقت را می‌بیند، در مجلات و رسانه‌های جمعی راه یافت و شایع شد که هرگز به حقیقت نخواهیم رسید. این موضوع درباره همه‌چیز اعمال شد و کار به جایی رسید که تردید همگان نسبت به هر حادثه یا خبری نیز مصداق یافت. هنرمندان نیز بی‌نصیب نماندند و بسیاری فیلم‌ها را با سبک و سیاق مقتضی در این باره ساختند و دستاوردهای بشری از جمله تکنولوژی را زیر سوال بردند. فیلم «راشومون» دستیابی به حقیقت را برای بشر ممکن نمی‌داند. با خواندن فیلمنامه و دیدن فیلم متوجه این نکته خواهیم شد.»

پشت جلد کتاب به پاراگرافی از گفته‌های آکیراکوروساوا اشاره می‌شود: «ژاپنی‌ها به‌شدت منتقد فیلم‌‌‌های ژاپنی هستند. بنابراین، خیلی عجیب نیست که یک خارجی باید مسوول ارسال فیلم من به جشنواره ونیز باشد. همین موضوع در مورد باسمه چوبی ژاپنی هم صادق بود: اول خارجی‌ها بودند که به این چیزها علاقه‌مند شدند و قدرش را دانستند. ما ژاپنی‌ها خیلی کم به داشته‌هامان فکر می‌کنیم. درواقع، راشومون آنقدرها هم خوب نبود، فکر نمی‌کنم. ولی خب، وقتی عده‌‌ای به من گفتند که پذیرش این فیلم از شانس و اقبال من بوده است، این‌طور جواب دادم که به این دلیل این حرف‌ها را می‌زنید که فیلم به هرحال ژاپنی است و در عجبم که چرا ما این‌قدر کم به داشته‌هامان فکر می‌کنیم؟ چرا پای فیلم‌هامان نمی‌ایستیم؟ از چی می‌ترسیم؟»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...