از آنجایی که سینما تاثیر شگرفی بر مواجهه مخاطب با تعارضات و موضوعات حل نشده درونی او از جمله سوگ دارد، آشنایی با نکات و پیچ و خم‌های فیلم‌ها می‌تواند به درک مخاطب از شرایط خودش و همین طور مواجهه هوشمندانه تر با سوگ‌هایش کمک کند.

سینما به منزله درمان، سوگ و سینمای تحول گرا» [Cinema as Therapy: Grief and Transformational Film] جان ایزد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، مهدیه سادات حسینی مترجم کتاب «سینما به منزله درمان، سوگ و سینمای تحول گرا» [Cinema as Therapy: Grief and Transformational Film] درباره این اثر توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: این کتاب با محوریت سوگ، یکی از مباحث مهم روان‌شناسی، به بررسی فیلم‌های سینمایی مرتبط با این مضمون پرداخته است و از زاویه نگاه روان‌شناسانه این فیلم‌ها را تحلیل کرده است. از آنجایی که سینما تاثیر شگرفی بر مواجهه مخاطب با تعارضات و موضوعات حل نشده درونی او از جمله سوگ دارد، آشنایی با نکات و پیچ و خم‌های فیلم‌ها می‌تواند به درک مخاطب از شرایط خودش و همین طور مواجهه هوشمندانه تر با سوگ‌هایش کمک کند.

او درباره مخاطبان این اثر افزود: مخاطبان کتاب اول از همه درمانگران هستند و سپس افرادی که اهل سینما و تماشای فیلم هستند و در قدم بعدی منتقدان و افرادی که به صورت حرفه‌ای به سینما نگاه می کنند.

به گفته حسینی، قاعدتا چون مباحث این کتاب تخصصی هستند، دانستن سطوح پایه روان‌شناسی و همین طور آشنایی کلی با فضای فیلم و سینما برای درک بهتر موضوعات مطرح شده ضروری است.

او با بیان اینکه سینما جایگاهش را در بین جوامع سال‌هاست که پیدا کرده اما نگاه حرفه‌ای و تخصصی روان‌شناسی در این حوزه کمتر دیده شده است یادآور شد: ضرورت چاپ و نشر چنین محتواهایی کاملا احساس می‌شود.

حسینی در پایان گفت: در حوزه روان‌شناسی رسانه متون تالیفی و ترجمه بسیار اندک هستند و پیوند بین روان‌شناسی و سینما به صورت تخصصی مورد توجه زیادی قرار نگرفته است. از این رو انتشار چنین کتاب‌هایی می‌تواند گامی برای آشناسازی مخاطب با این فضا باشد.

کتاب «سینما به منزله درمان، سوگ و سینمای تحول گرا» اثر جان ایزد [John Izod] و جوآنا دوالیس [Dovalis, Joanna] در 360 صفحه و توسط کتاب ارجمند منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...