عاشقانه‌ای در هم‌نشستِ با سیاست و تاریخ | اعتماد


چند سال پیش‌تر اپلیکیشن کتابخوانی طاقچه با همکاری نشر بیدگل، مسابقه‌ای برای کشف استعدادهای نمایشنامه‌نویسی تدارک دید که حاصلش خلق نمایشنامه‌های خوبی بود از جمله «دایره چرخان» مرضیه کریمیان‌کاکلکی که نشان داده است در داستان‌نویسی نیز دستی توانمند دارد.

دایره چرخان» مرضیه کریمیان‌کاکلکی

زبان و نثر کریمیان‌کاکلکی در این نمایشنامه بسیار پخته و پاکیزه و آمیخته به یک تاریخ‌گرایی ادیبانه و خوشخوانی است که مخاطب را تا انتها و با اشتیاق جذب خودش می‌کند مخصوصا اینکه نمایشنامه بر پاشنه مونولوگ‌ها می‌چرخد و راویان، نقال‌های ماهری نمایانده شده‌اند که تو گویی بر روی نقوش مرصع پرده‌ای باشکوه، نقلِ تاریخ معاصر و مشروطه‌خواهی و عشق‌ورزی می‌گویند، نقل‌هایی نشسته بر صحنه‌پردازی‌هایی درست چیده شده مملو از صدای چرخ خیاطی و پرهیب اتو ذغالی، قلم‌نی و عطر دواخانه‌های قدیمی حکیم‌باشی‌ها.

و در این میان مونولوگ‌ها نقد ناگفته‌های تاریخ هم هستند، از نقد استبداد رضاشاهی و روزنامه‌نویسی دستوری و سفارشی بگیر تا نقد مشروطه‌چی‌هایی که عدالت را رفته‌رفته به دست فراموشی سپردند. و این همه گاهی از زبان نارنج که زن خودساخته‌ای با رگ و ریشه قجری است رسته از سیاست و خزیده در انزوای کارگاه خیاطی‌اش، و گاهی هم از زبان آن دیگرانی که هر یک دستی بر آتش سرکش مشروطه‌خواهی داشته‌اند و دل به نارنج هم سپرده بوده‌اند: اتابک سالاری، حکیم‌خان. و این نقدها گاهی رخت جمله‌های قصار را هم بر تن پوشانده‌اند و بازی با واژه‌ها شده‌اند: «چکمه میرِسیاست که از یه اندازه‌ای بلندتر شد، میشه میرغضب و تمام.»

و زیباتر از این، زیبنده شدن مونولوگ‌ها به شعرها و مثل‌هاست به فراخور آنچه که راوی دارد می‌گوید: «آبی به روزنامه اعمال ما فشان / بتوان مگر سترد حروف گناه از او» یا اینجا، این ضرب‌المثل ترکی که چه خوش نشسته است بر نقل راوی ترک‌تبار قجری: «شنیدی لابد این ترکی مثلُ. ایل وار بیر گونه دیر. گون وار بیر ایله دیر. یه سالی هست که یه روز می‌ارزه؛ یه روزی هم هست که قد یه سال می‌ارزه. روز آزادیم از دست حکیم‌خان همچین می‌ارزید برام. قد یه سال.» و عاشقانه‌ها با خلاقیتی شیرین در هم‌نشستِ با سیاست و تاریخ جلوه دیگری پیدا کرده‌اند بر حریر این مونولوگ‌ها: «محمدعلی می‌گفتن مرد کاره. باعرضه، باغیرت، رشید، یه قامتی به قد و بالای خود مشروطه داره! اصلا انگار خودِ مشروطه‌ است که حلول کرده تو وجودِ با وجودِ محمدعلی.»

و البته که همه جا هم حلاوت این هم‌نشست نیست بلکه گاهی نقل تاریخ به تلخی خود تاریخ است در مونولوگ‌های این نمایشنامه: «روزگار ما عین یه دایره همیشه چرخونه. از اولین نقل مشروطه تا همین امروزِ روز چرخیدیم دور خودمونُ برگشتیم همون سر خط. از فتح رسیدیم به سقوط. از سقوط رسیدیم به یه فتح تازه باز از نو... عین حکایت شاه تازه. مگه نه اینکه فرماندهی قزاق‌ها رو می‌کرد واسه قجرا، حالا هم که اون اومده انگار قاجار برگشته مثل وقتی که مشروطه شد انگاری که استبداد برگشت.» یا اینجا که راوی از شرمساری قلم در برابر رنج مردم در روزهای پسامشروطه سخن می‌گوید: «این روزا که دوباره عریضه‌نویسم کردن به یه جایی از درد آدما که می‌رسم از شنیدنش شرمم می‌یاد. انگار که قلم هم شرمش بیاد، می‌ایسته و نمی‌نویسه.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...