آکادمی نوبل در سوئد ساعتی پیش یون فوسه [Jon Fosse] نمایش‌نامه و نویسنده ۶۴ساله نروژی را به عنوان صد و شانزدهمین برنده نوبل ادبیات معرفی کرد.

یون فوسه [Jon Fosse]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، یون فوسه که به عنوان برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۳ برگزیده شد،‌ کارنامه ادبی قابل توجهی از جمله ۴۰ نمایش‌نامه،‌ چندین رمان، شعر، مجموعه مقاله، کتاب کودک و ترجمه دارد.

این نویسنده و نمایش‌نامه‌نویس نروژی که در سال ۱۹۵۹ میلادی در «هوگسوند» متولد شد، نخستین‌بار در سال ۱۹۹۹ میلادی به دنبال اجرای نمایش‌نامه‌ «کسی می‌آید» در پاریس به شهرت رسید.

یک حادثه جدی در سن هفت‌سالگی تاثیر بزرگی در روند نوشتار این نویسنده در بزرگسالی ایجاد کرد. او یکی از پراجراترین نمایش‌نامه‌نویسان اروپا محسوب می‌شود.

نخستین رمان او در سال ۱۹۸۳ میلادی با عنوان «سرخ،‌ سیاه»‌ منتشر شد، البته خود او داستان کوتاهی را که با عنوان «آن مرد» در سال ۱۹۸۱ در یک روزنامه دانشجویی منتشر شده به عنوان نخستین اثر ادبی خود عنوان می‌کند. موفقیت بزرگ او به عنوان یک نویسنده با انتشار رمان «آشیانه قایق» در سال ۱۹۸۹ میلادی حاصل شد.

او در سال ۱۹۹۲ نخستین نمایش‌نامه خود را با عنوان «کسی می‌آید» نوشت. با این‌که «کسی می‌آید»‌ نخستین نمایش‌نامه‌ای است که فوسه به نگارش درآورده است،‌ «هرگز جدا نمی‌شویم‌»‌ نخستین نمایش‌نامه او بود که در تماشاخانه ملی «برگن»‌ در سال ۱۹۹۴ به اجرا درآمد. حالا پس از گذشت ۴۰ سال از آغاز فعالیت فوسه در حوزه ادبیات، او به جمع برندگان نوبل ادبیات ملحق شده است.

آکادمی سوئدی نوبل در جریان اعلام این نویسنده به عنوان برنده نوبل ادبیات امسال، از کتاب‌های «من چیز دیگری است» و «نام جدید» که در فاصله سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ منتشر شدند به عنوان دستاوردهای بزرگ فوسه یاد کرده است.

همچنین آندرس اولسون، رئیس کمیته نوبل در قالب بیانیه‌ای ضمن مقایسه فوسه با نویسندگانی همچون ساموئل بکت، توماس برنهارت و گئورگ تراکل، این نویسنده نروژی را به عنوان فردی توصیف کرده که پیوندهای زبانی و جغرافیایی را با تکنیک‌های هنری مدرنیستی ترکیب می‌کند.

فوسه امسال در بین سایت‌های شرط‌بندی از شانس‌های دریافت نوبل ادبیات نبود و کان شوئه نویسنده چینی و هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی از بزرگ‌ترین شانس‌های امسال محسوب می‌شدند.

[مجموعه‌ای از نمایشنامه‌های فوسه با ترجمه محمد حامد به فارسی ترجمه شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...