واتسلاف هاول (واتسلاو هاول) [Václav Havel]، رئیس جمهور سابق چک جایزه معتبر فرانتس کافکا را به خود اختصاص داد.

به گزارش خبرآنلاین، هیئت داوران بین‌المللی که شامل مارسل ریخ - رینیکی منتقد ادبی آلمانی و جان کالدر ناشر بریتانیایی می‌شود هاول را به عنوان برنده جایزه 10 هزار دلاری امسال جایزه فرانس کافکا انتخاب کردند.

از دیگر نویسندگانی که تاکنون به این جایزه افتخارآمیز دست پیدا کرده‌اند می‌توان به فیلیپ راث، رمان‌نویس مشهور آمریکایی و الفریده یلینک اتریشی و هرولد پینتر بریتانیایی اشاره کرد. یلینک و پینتر هر دو برنده جایزه نوبل در ادبیات هستند.

این جایزه هر سال از سوی انجمن
فرانتس کافکا واقع در پراگ به نویسنده‌ای اهدا می‌شود که آثارش صرف نظر از زبان، ملیت و فرهنگ هر خواننده‌ای را به خود جذب می‌کنند.

هاول 73 ساله از دهه 1960 تا کنون چندین نمایشنامه، کتاب شعر و مقاله سیاسی منتشر کرده است و در ادبیات نامی جهانی و آشنا است. «وداع» اولین نمایشنامه او در 20 سال اخیر دو سال پیش رو صحنه رفت.

هاول متولد 1936 پراگ است. او اولین رئیس جمهور جمهوری چک از 2 فوریه 1993 تا 2 فوریه 2003  بود.

از کتاب‌های او می‌توان به «جشن باغچه‌ای»، «پروانه‌ای روی آنتن» و «اپرای گدایان» اشاره کرد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...