مهشید میرمعزی، مترجم باسابقه ادبیات آلمانی به‌عنوان اولین ایرانی، برنده جایزه معتبر فریدریش گوندولف [Friedrich Gundolf Preis] شد.

مهشید میرمعزی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این جایزه از سال ۱۹۶۴ به افرادی اعطا می‌شود که در گسترش و شناساندن فرهنگ آلمانی در خارج از مرزهای این کشور کوشیده‌اند. فریدریش لئوپولد گوندلفینگر [Friedrich Leopold Gundelfinger] (۱۸۸۰-۱۹۳۱)، معروف به فریدریش گوندالف، نویسنده، شاعر، منتقد ادبی و یکی از شناخته‌شده‌ترین آکادمین‌های جمهوری وایمار بود.

این جایزه هر سال در بهار از سوی آکادمی زبان و ادبیات آلمانی به افرادی اعطا می‌شود که در زمینه گسترس زبان، ادبیات و فرهنگ آلمانی کوشیده‌اند. برای بیست‌وپنج سال، این جایزه به زبان‌شناسان و استادان دانشگاه اهدا می‌شد، گرچه این روند سال‌هاست دستخوش دگرگونی شده است.

مهشید میرمعزی متولد 1341 قزوین؛ از معتبرترین و پرکارترین مترجمین زبان آلمانی به فارسی است. «و نیچه گریه کرد»؛ «قطار شبانه لیسبون» و «نازنین من! نامه‌های مارتین هایدگر به همسرش الفریده» از جمله آثاری ست که او ترجمه کرده است.

آکادمی زبان و ادبیات آلمانی از دل سال‌ها دیکتاتوری و سانسور و جنایت به دنیا آمد: در سال ۱۹۴۹ پس از گذر سیاه‌ترین سال‌های تاریخ بشر گروهی از اندیشمندان، ادبا و دانشگاهیان آلمان گرد هم آمدند تا فضایی امن برای پرورش و توسعۀ فرهنگ روبه‌نابودیِ آلمانی فراهم آورند. ایده آکادمی آلمانی توسط رودولف لئونارد در نخستین کنفرانس نویسندگان آلمانی پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت: در اکتبر ۱۹۴۷ در برلین. آکادمی زبان و ادبیات آلمانی در ۲۸ آگوست ۱۹۴۹ در کلیسای سنت‌پل فرانکفورت رسماً آغاز به کار کرد. از سال ۱۹۵۱ تا امروز، مقر این آکادمی در دارمشتات بنا شده است.

در میان فعالیت‌ها و مأموریت‌های این آکادمی می‌توان به اهدای جوایز ادبی و فرهنگی زیر اشاره کرد:
جایزه گئورگ بوخنر، جایزه فریدریش گوندولف؛ جایزه زیگموند فروید؛ جایزه یوهان هاینریش مِرک و جایزه یوهان هاینریش فوس.

آکادمی زبان و ادبیات آلمانی دورانی پرفرازونشیب را پشت‌سر گذاشته است: ایجاد دموکراسی در دهه پنجاه میلادی، سال‌های پرتلاطم، سال‌های آخر دهه هشتاد و فضای دوقطبی آلمان شرقی و غربی. جایزه ادبی فریدریش گوندولف از سال ۱۹۶۴ برای گسترش فرهنگ و ادبیات آلمانی در خارج از مرزهای این کشور اهدا می‌شود. این جایزه در بیست‌وپنج سال نخست فعالیت، صرفاً به زبان‌شناسان و استادان ادبیات در دانشگاه‌های خارج از آلمان تعلق می‌گرفت.

البته سال‌هاست این جایزه به نویسندگان و مترجمان خارج از فضای آکادمیک نیز اهدا می‌شود. از سال ۲۰۱۳، مبلغ این جایزه به ۲۰ هزار یورو رسیده است. مهشید میرمعزی، مترجم بنام و باسابقه ادبیات آلمانی‎، به‌عنوان نخستین ایرانی، در سال ۲۰۲۳ برنده جایزه فریدریش گوندولف شد. از دیگر برندگان این جایزه می‌توان به ویکتور لانگ، لِو کوپلف، و فِنگ ژی اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...