برندگان جایزه «پولیتزر» در بخش‌های مختلف از جمله ادبیات داستانی، غیرداستانی، شعر، نمایشنامه و زندگی‌نامه معرفی شدند. ‌

به گزارش ایسنا به نقل از نیویورک تایمز، فهرست برندگان جوایز پولیتزر در شاخه‌های مختلف در حالی در دانشگاه کلمبیا اعلام شد که در بخش ادبیات داستانی در نهایت رمان «سایه‌بان» نوشته «ریچارد پاورز» در رقابت با «مؤمنان واقعی» نوشته «ربکا ماکای» و «آن‌جا آن‌جا» از «تامی اورنج» برنده جایزه نام گرفت.

در رمان «سایه‌بان» تمامی شخصیت‌های اصلی درختان هستند و تمامی ارتباطات در طبیعت روی می‌دهد.

«ریچارد پاورز» ۶۱ ساله کسب جایزه پولیتزر را شگفت‌آور خواند و گفت این جایزه ثابت کرد که خوانندگان چقدر تشنه داستان‌هایی هستند که شخصیت‌های غیرانسانی را در کانون توجه قرار می‌دهد.

اما در بخش شعر این جوایز نیز مجموعه شعر «بودن با» نوشته «فارست گاندر» برنده جایزه شد، در حالی که مجموعه شعرهای «فیلد» سروده «جوس چارلز» و «شبیه» اثر «اِی. ای استالینگز» نیز نامزد کسب جایزه بودند.

در سایر بخش‌های مرتبط با ادبیات جوایز پولیتزر ۲۰۱۹، «دید منصفانه» نوشته «جکی سیبلی دروری» برنده جایزه بهترین نمایشنامه نام گرفت و «دیوید دابلیو بلایت» برای نوشتن کتاب «فردریک داگلاس: پیامبر آزادی» برنده جایزه بهترین کتاب تاریخی شد. جایزه بخش زندگی‌نامه نیز به «سیاه جدید: زندگی آلن لاک» نوشته «جفری سی. استوارت» رسید.

«پولیتزر» مجموعه جوایزی در حوزه‌های روزنامه‌نگاری، ادبیات و موسیقی است که از معتبرترین جوایز دنیا به حساب می‌آید. این جایزه از سال ۱۹۱۷ به صورت سالانه با نظارت دانشگاه کلمبیا به روزنامه‌نگاران و نویسندگان، شاعران و موسیقی‌دانان اعطا می‌شود. جایزه «پولیتزر» به نام بنیان‌گذار آن «جوزف پولیتزر»، روزنامه‌نگار مجاری‌تبار آمریکایی قرن نوزدهمی نام‌گذاری شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...